UIXJN43

سلام، خواستم کمی باهاتون حرف بزنم، راستش خودم می‌دونم که دارم آپ‌کردنِ این فیکشن رو یک‌کم زیادی طولش می‌دم؛ اما من واقعاً وقتی نتونم بنویسم خودم رو هم بکشم نمی‌تونم.
          	اگر در اون حالت بیام و بنویسم قطعاً یک‌چیز چرت‌و‌پرت که زمین‌ تا آسمون با قلمم فرق می‌کنه تحویل‌تون می‌دم، پس ممنون می‌شم درکم کنید.

palidus

_ اینقدر تلخ بودن حالت رو خوب می‌کنه؟
          _ اگه شما رو ناراحت می‌کنه و باعث می‌شه عقب بایستید،... بله.
          _ عقب می‌ایستم... دور می‌ایستم... مثل همه‌ی این مدت.
          _ همیشه دیر اومدی... مثل ابراز همدردیت بعد از سه ماه... دیگه دردی نیست که همدرد بخواد... خیلی وقت هم هست که دیگه منی نیست که تو رو بخواد.
          https://www.wattpad.com/story/401838119?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=palidus

Willi13945

سلام خوشگلم،ببخشید که بی‌اجازه توی مسیج‌بوردت پیام میذارم. اما دوستم به حمایت نیاز داره، اگه‌ دوست‌داشتی توی ریدینگ لیستت قرارش بده و نگاه قشنگ و حمایتت رو ازش دریغ نکن~✨
          
          https://www.wattpad.com/story/402084858?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Willi13945
          

UIXJN43

سلام، خواستم کمی باهاتون حرف بزنم، راستش خودم می‌دونم که دارم آپ‌کردنِ این فیکشن رو یک‌کم زیادی طولش می‌دم؛ اما من واقعاً وقتی نتونم بنویسم خودم رو هم بکشم نمی‌تونم.
          اگر در اون حالت بیام و بنویسم قطعاً یک‌چیز چرت‌و‌پرت که زمین‌ تا آسمون با قلمم فرق می‌کنه تحویل‌تون می‌دم، پس ممنون می‌شم درکم کنید.

ihatemae

«این یک دعوتنامه‌ی اختصاصی به سرزمینی فراتر از این دنیاست. سرزمینی که پادشاه بدوی گرگینه‌ها، هرجایی رو برای پیداکردن جفتش زیرورو کرده و حالا مأمورینش رو سراغ شما فرستاده.»
          
          بهش یه شانس بده رفیق! هم فاله و هم تماشا.
          
          Https://www.wattpad.com/story/377136864
          
          خوشحال می‌شم یه حمایت دوطرفه داشته باشیم ناناز