این درست مثل یه بازیه..!
حذف انسان هایی که مانعت میشن و سد راهتن..
و هرکسی که ازش نفرت داری..
اگه موفق نشی اونا رو حذف کنی،اونا تو رو حذف میکنن!
درست مثل قانون جنگل..
اگه نخوری،خورده میشی..
قانون زندگی ما آدم ها هم اینه..
اگه نکشی،کشته میشی..
اگه حذف نکنی هم حذف میشی..
پس بهتره عاقل باشی و از فرصت درست استفاده کنی..
اونی که بیشتر از همه موفق به حذف کردن و کشتن آدم های اضافه ی زندگیش میشه،برنده ی این بازیه..
اونی هم که کمتر حذف میکنه یا میترسه،بازندست..
پس،بهتره عقلتو به کار بندازی و بشی قهرمان این بازی..
موفق باشی دوست من!
https://www.wattpad.com/story/384754354?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85
یه قصر،یه دختر رقصنده و یه سرنوشت تلخ..
این داستان زندگی جنیه..!
جنی،یه دختری که دائم درحال رقص هست و اهالی قصر اون رو رقصنده نامیدند..
رقصنده ی قصر،اما اون علاقه ای به این کار نداشت..
و از روی اجبار میرقصید و میرقصید و میرقصید..
از وقتی سپیده ی صبح میزد تا وقتی که تاریکی شب جامه ی خودشو روی آسمون پهن میکرد..
انقدر میرقصید که پاهاش زخم میشدند و کبود میشدند..
و انقدر خسته میشد که همینطور که میرقصید،اشک میریخت و سیاهی ریمل هاش روی صورتش مشخص میشد..
اما اون هنوز هم زیبا بود..
و بعد از اتفاق های عجیب و غریب اون روزها،جنی فقط تبدیل به یه خاطره ی شوم شد که در اتاقش به یادگار موند..
و صدای گریه هاش و تصویر رقصیدنش دائم در قصر پرسه میزد..
این نفرین اون دختره،نفرین جنیکیم!
که گرفتار دامن همه ی شما شده..
و تا آخر عمرتون شما مجبور به تحمل اون هستید..
https://www.wattpad.com/story/384742192?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85
یه فیک ایرانی با یه خانواده ی ایرانی!
همراه اتفاقات ایرانی..
فرض کن یه شب وقتی میای خونه اون شب برات مثل بقیه شب ها نگذره و بدترین شب عمرت باشه..
جوری که تا آخر عمرت توی ذهنت هک بشه!
من،مریم هستم..
من و خانوادم یک شب کاملا یهویی با جنگ رو به رو شدیم..
و مجبور شدیم با اون مبارزه کنیم و به خاطرش قید چیزهایی که دوسشون داشتیم رو بزنیم..
اون جنگ،جنگی بود که انگار من رو یک شبه بزرگ کرد..
و به تنهایی مجبور شدم از خانوادم و تموم کسایی که همراهم داخل جنگ بودن،مراقبت کنم..!
اگر در مورد این داستان و فیک کنجکاوی و میخوای درموردش بیشتر بدونی،فقط کافیه همراهیمون کنی!^^
https://www.wattpad.com/story/380270971?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85
دنیای صورتی و نایس دخترونه ی من..
فقط توی یه شب تبدیل به یه شب دارک و خشن شد!
و من رو تبدیل به یه آدم خشن و سرد کرد..
و من الآن..دیگه خودم رو نمیشناسم!
این آدمی رو که الآن بهش تبدیل شدم..
و موصبش هم مردها بودند..
مردها..
چیزی که همیشه کابوس من بوده و ازش متنفر بودم..
و اکثریت ازش بی چون و چرا تبعیت میکنند..
و دنیای مردها دنیایی خشن و ترسناکه..
پس..چرا تا وقتی که ما زن ها هستیم،خودمون دنیای خودمون رو نداشته باشیم و اون رو نسازیم؟
دنیایی که مردها در اون جایی ندارند و فقط مختص زن هاست..
و در اون..زن ها قدرت رو در دست گرفتند!
و حرف حرف ما زن هاست..
https://www.wattpad.com/story/379424980?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85
این،دردیه که تو بهم دادی..
این،غمیه که تو بهم دادی..
این تموم چیزاییه که تو بهم دادی..
حالا نوبت منه..
که برات جبرانش کنم..
و دوبرابر اون حجم از غم و درد رو به خودت برگردونم..
الان وقت انتقامه..!
بشین و تماشا کن..
که چطور زندگیتو به آتیش میکشم..
حتی یک لحظه هم دیگه نمیتونی از دست من خلاص شی..
شب میام تو خوابت..
میشم کابوست و میشم یه درد بزرگ توی سرت..
یه غم بزرگ توی قلبت..
و دیگه تا ابد قراره براش زجه بزنی و تقاضای بخشش کنی..
درست وقتی که تو بالاترین جایگاه خودم ایستادم!
https://www.wattpad.com/story/377946222?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85
Ignore User
Both you and this user will be prevented from:
Messaging each other
Commenting on each other's stories
Dedicating stories to each other
Following and tagging each other
Note: You will still be able to view each other's stories.