وضعیت: به پایان رسیده (افتر استوری در حال آپ)
کاپل: کوکوی/ویکوک_کوکمین
ژانر: درام/ رومنس/ برشی از زندگی/ انگست
خلاصه:
گذشتهای دفن شده و خاطراتی پوسیده...
مردی که تلاش میکنه خانوادهی جدیدش رو با چنگ و دندون نگه داره.
آیا زندگی دست از سرِ کوه داستان برداشته و دیگه کاریش نداره؟
این قطعا پایان ماجرا نیست وقتی قلب های تپنده برای اشخاصِ دیگهای تپیدن رو یاد گرفتن!
[_حتما باید بگم که از از دست دادنت میترسم؟
_من که اینجا کنارتم هیونگ.
_جسم توعه که اینجا کنارم نشسته و امیدِ بیجا بهم میده، روحِ تو در اسارت قلب دیگه ای مایل ها باهام فاصله داره....]
داستانِ زندگی مستر فاکس رو دنبال کنید و با اعضای خانوادهای که از یک خون نیستن، آشنا بشید.
بندِ پوتین توانتون رو ببندید و زره های آهنین به تنِ قلب هاتون کنید.
این داستان در پسِ جملات گلوله دارد_
https://www.wattpad.com/story/348117501?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=san_yas