Void_roses

دوست دارم یه بوک جدید بنویسم اما نمیتونم! 
          	ایده به ذهنم میرسه اما در حد یه وانشاتم نمیشه یا می نویسم و حس می کنم خیلی حوصله سر بره یا اینکه ایده ندارم و دیگه احساساتم اونقدر در دسترسم نیستن که بشه ازشون یه دراما ساخت :( 
          	از طرفی حس می کنم واتپد شبیه بیابون شده و باید در نظر داشته باشم از بوک قبلیم استقبال نشد. 
          	نمیدونم چیکار کنم :( 

Void_roses

دوست دارم یه بوک جدید بنویسم اما نمیتونم! 
          ایده به ذهنم میرسه اما در حد یه وانشاتم نمیشه یا می نویسم و حس می کنم خیلی حوصله سر بره یا اینکه ایده ندارم و دیگه احساساتم اونقدر در دسترسم نیستن که بشه ازشون یه دراما ساخت :( 
          از طرفی حس می کنم واتپد شبیه بیابون شده و باید در نظر داشته باشم از بوک قبلیم استقبال نشد. 
          نمیدونم چیکار کنم :( 

Void_roses

امروز ۲۸ دسامبر ۲۰۲۲ یا اگه نخوایم خیلی خارجکیش کنیم، ۷ دی ۱۴۰۱ عه. 
          دلتنگ حال و هوای واتپد بودم. دلتنگ دنیاهایی بودم که گاه و بی گاه میرفتم و توش غرق میشدم و یادم می رفت خودم کی هستم و چند دقیقه پیش نگران چی بودم. 
          خب فکر کنم الان ۳ ماه میشه که دور بودم از خیلی از عواملی که به نوعی بهشون عادت داشتم یا معتادشون بودم. 
          این دفتر قطور زندگی با وزش باد پاییزی ورق خورد و حالا تو فصل جدیدیه که شخصا هنوز کامل بهش عادت ندارم. امیدوارم این فصل که حس می کنم پر از غمه زودتر تبدیل به یه فصل جدید بشه که توش پر از شادی و موفقیت باشه. و ما زود به این دور بودن ها عادت نکنیم :) 
          اگر اینو میخونید، دوست دارم برام چیز کوچیکی بنویسید تا حس و حال شما رو بدونم. 

Void_roses

سلام 
          امیدوارم حالتون خوب باشه. 
          همگی خسته نباشید از درس و امتحانا (البته برا یه سری تازه شروعشه...خب به شما هم فایتینگ عرض می کنم) 
          
          فیکشن یازدهه دقیقه رو آن پاب کرده بودم. خواستم بگم دوباره پابلیشش می کنم. 
          منتظر حمایتاتون هستم. (آیدیمو عوض کردم نگرانم که تشخیصم میدید یا نه) 
          
          خلاصه که بوس به کله هاتون :)♡ فعلا بایی