ZeddyMayne
Link sa KomentoMga Alituntunin sa Pag-uugaliWattpad Safety Portal
از تموم آدم هایی که داستان هامو خوندن و شخصیت مورد علاقهشونو سلاخی کردم معذرت میخوام. از لیام هم معذرت میخوام که دوست داشتم توی فف ها بکشمش. فک میکردم درد از دست دادن کسی که دوستش داری میتونه قشنگ و رومانتیک باشه. ایدهی احمقانهای بود.
ZeddyMayne
بیا اینجا بشین پیانو بزن، من مینویسم و مدام نگاهت میکنم. تو بهم زل بزن و من لبخندمو ازت میدزدم. آروم بخون، من نوشتنو میذارم کنار و میام روی پاهات میشینم و موهاتو نوازش میکنم. چشماتو ببند و دست از نواختن بردار، من میبوسمت و همراه خیالم تورو میکشم و میسوزونمو و به دست باد میسپارم.
ZeddyMayne
دیگه خیلی بهتون حال دادم چهارتا پارت آخر the curse of the wolves رو باهم گذاشتم. یه حالی هم شما بدید و از خجالتش در بیاید. دوستتون دارم.
f_lora_m
خیلی خیلی خیلی نوع نوشتنتو دوس دارمممممم
فقط curse of the wolves رو خوندم و الان میخوام برم بقیه بوکات رو هم بخونم
یو آر پرفکت ادامه بده
ZeddyMayne
شب تولدمه. دوست دارم با شما، کسایی که منو میخونید با اینکه همو نمیشناسیم، جشن بگیرمش. دوستتون دارم، ممنونم که منو میخونید، بهم گوش میکنید و نگاهم میکنید.
ZeddyMayne
سلام! من برگشتم. تا چند روز دیگه با یه فنفیک جدید در خدمت هستم. منتظرش باشید، بخصوص اگه به ژانر ماورایی و امگاورس علاقه دارید.
aidatpwk
سلام زیبا امیدوارم حالت خوب باشه بعد از عمری دوباره اومدم و بوک های دوست داشتنیت رو از اول خوندم و الانم میخوام بازم از قلم قشنگت تشکر کنم تو لایق بهترین هایی
ZeddyMayne
@aidatpwk سلام بهترین، ازت ممنونم که اینطور بهم انرژی میدی و بابت خوندنت هم متشکرم امیدوارم بدونی واقعا دوستت دارم.
ZeddyMayne
لطفاً کار جدیدم رو بخونید و برداشتتونو ازش بهم بگید
ChibeniTP
هلو بستی،
میخوام بهت یه کتاب هدیه بدم ولی قبلش ،
بیا باهم بریم توی خیابونای لندن دور دور
و بعد یه سری به پارکی که زیام داستان باهم آشنا شدن بزنیم و از کافه ای که زین برای لیام شکلات داغ خریده، هر خوراکی ای که دوست داریم بخریم و تا رسیدن به محلی که کتاب رو گذاشتم با خوردنشون مشغول شیم و کلی حرف بزنیم
آ رسیدیم، همینجاست
* کتاب رو به سمتت میگیرم
با عشق تقدیم به تو، امیدوارم ازش کلی لذت ببری❤️
لاو یو❤
https://www.wattpad.com/story/305086937?
ZeddyMayne
لو كنت نسافر في خيالي
نزرع و نبني قصور ليالي
يكبر فيها الحب و آمالي و نمحي الآلام
If we travel in my imagination
We plant and build palaces for the nights
In it my love and my hopes will grow, and the pain will be erased