SaeVa

می‌دونم شروع داستان کمی متفاوت و خاصه، ولی باور کنید این تازه آغاز ماجراست. شخصیت‌ها و پیچیدگی‌های داستان به مرور شما رو غافلگیر می‌کنن. لطفاً تا چند پارت همراه باشید!"
          
          یک پسر از دنیای الهه‌ها به زمین تبعید میشه تا حقیقت عشق رو پیدا کنه.
          اما عشق واقعاً چیه؟
          آیا فقط یک دروغ بزرگه، یا چیزی بیشتر از یک احساس؟
          
            تقدیم به کسانی که دنبال چیزی بیشتر از یک افسانه میگردند
          
          https://www.wattpad.com/story/386731173?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=NAFAtysss

دست داری یه ژانر خاص بخونی بیا توhttps://www.wattpad.com/story/387695644?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=user21535144 

عزیزای من. 
          کار جدیدم رو همین امشب پابلیش کردم (صبر و تحمل در من صفره) اگه دوست داشته باشید، خیلی خیلی خوشحال می‌شم که نگاه‌هاتون رو بهم قرض بدید. 
          https://www.wattpad.com/story/388214288?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=_SaeVa_

سلام :))) 
          تمام این سه چهار سالی که گذشت، به جای اینجا، نوشته‌هام رو می‌ذاشتم توی دفتر و لپ‌تاپم بمونه. راستش وارد یه مرحله‌ی جدیدی از زندگیم شده بودم که همه چیز خیلی برام ترسناک و جدید بود. برای همین اینجا کمتر کمرنگ‌تر شدم و بعدش، کلا نبودم. 
          نمی‌دونم چی شد که تصمیم گرفتم دوباره واتپد رو نصب کنم. نوشته‌های خودمو دیگه نمی‌تونستم بخونم چون برام خیلی عجیب و مسخره بودن، ولی کامنتای شماها رو که خوندم، خیلی خوشحال شدم از تصمیمم. فقط اومده بودم آدم‌هایی که قبلا بهم قوت قلب می‌دادن رو ببینم، که دیدم کلی آدم جدید اضافه شده، و همشونم دنبال من می‌گردن. فکر نمی‌کردم هیچکس اینجا مونده باشه (راستش حتی الان که دارم اینو می‌نویسم، فکر می‌کنم که ممکنه کسی نمونده باشه. ) بچه‌ها. ممنونم که توی این روزهایی که حس می‌کردم دیده نمی‌شم، شما انقدر به من احساس ارزشمندی می‌دید. 
          راستش مطمئن نیستم از این به بعد نوشته‌هام رو اینجا می‌ذارم یا نه. دوست دارم که این کارو بکنم. ولی چند سال گذشته و نمی‌دونم... شماها دوست دارید بازم کاری از من بخونید؟ 

خوشحال میشم یه سر به فیکشن ماهم بزنید
          
          https://www.wattpad.com/story/386961273?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=letssope

دینگ دونگ...میشه از چشمی در یه نگاهی بندازی؟ 
          https://www.wattpad.com/story/386260895?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=anmon_bangtan_girl

https://www.wattpad.com/story/385367110?utm_source=ios&utm_content=story_info&wp_page=story_details&wp_uname=Liafiction
          
          -بیفت رو زانو هات و چهار دست و پا بیا سمتم!

رد های کبودی و چنگ روی بدن عزیز کرده‌اش عجیب تو ذوق می‌زد. درد فشرده شدن قلبش اونقدری بود که اخم غلیظی بین ابروهاش بنشونه.
          - مثل زمانی صدام کردی که بی پناه بودی پسره من... چیشد... یعنی من خوب مراقبت نبودم؟!
          https://www.wattpad.com/story/385298233?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=share_reading&wp_page=reading_part_end&wp_uname=PAMatthiasRK
          
          برای علاقه مندان کاپل های #یونمین #نامجین #کوکوی در ژانر های جنایی پلیسی و اصمــ‌.ـات.
          
          با عرض پوزش برای پیام گذاشتن در مسیج بوردت زیبا.

هی خوشحال میشم یه سر به بوکم بزنی 
          https://www.wattpad.com/story/376787102?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=MN601_kpopsme

سلام قشنگم، امیدوارم حالت عالی باشه:>
          معذرت می‌خوام که دارم تو مسیج بوردت پیغام می‌زارم
          یه فیک چت جدید شروع کردم، با موضوع غیر تکراری، اگر دوست داشتی بهش سر بزن:>
          https://www.wattpad.com/story/376795233?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Par_iya