b

روایتی از قبل خشک شدن دریای سبز رنگ...
          داستان ابی ترین احساس :) 
          
          من از دریا ها تنفر دارم...
          من از اسمان ها نفرت دارم...
          لو من بعد تو از ابی ترین حس ها نفرت دارم...
          لویی تو ابی ترین انسانی..
          من عاشق ابی ترین معجزهٌ اسمان شدم..
          بعد رفتن تو من از ابی ها نفرت دارم . 
          
          کاپل  : لری 
          ژانر :  انگست . عاشقانه . درام 
          
          https://www.wattpad.com/story/308393822?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=a_Mlsfoy_a&wp_originator=htC4Es41BAU%2FciV1siI50Kih9X3nyoBt6Cj15QS0taGbaX5x3Pi40ThUU9zn%2FUNk6GS%2Bt9Zv%2Fw4xNeUbQCtwRxWuu6IxX1ff3vrF8PBStzsQle0Mtt4NwM06rE9hFvmz

یه ترس عجیبی که همه باهاش سرو کله میزنیم..
          
          عذاب وجدان برای چیزی که نمیتونیم تغییرش بدیم..
          
          سعی می‌کنیم بجنگیم و ادامه بدیم اما نباید توی این راه خسته بشیم..
          
          اما اگه شدیم چی؟؟
          
          داستان "the wolf"
          
          احساسات آدم هارو به چالش میکشه.. و هر کدوم از کارکتر ها میخوان قوی باشن و بمونن..
          
           تا سر "سکوت" بخون اگه دوسش نداشتی ادامه نده:))
          
          ولی به من اعتماد کن~

Just noticed you've given my story a chance. So I'm dropping by to let you know that I truly appreciate it and hope you'll find my work worth-it. Feedback and comments are more than welcome. Once again, thank you so much for making my day better ❤️

هي دارلينگ
          ميشه یه فرصت به استوري جدیدم Babe بدي؟
           یسر بهش بزن مطمعنم از خوندنش پشیمون نميشي♡
          https://www.wattpad.com/story/160380799
          
          

واقعا هیچ ایده ای ندارم چرا؛ فقط خواستم بهت پیام بدم.

سلام!
          یه سر به strange man بزن.:)
          یه داستان تاریخی در حال نوشته شدنه.
          https://my.w.tt/qcViIxNotZ

پاک کردی باز!

اممم
          نمیدونم دلت تنگم میشه برام یا نه
          اما من صادقانه دوستت داشتم

های :)
          خوشحال میشم به استوریم سر بزنی و اگه خوشت اومد ووت بدی...

دست بردار از این در وطن خویش غریب.
          قاصد تجربه های همه تلخ،
          با دلم می‌گوید
          که دروغی تو، دروغ
          که فریبی تو، فریب.
          
          - مهدی اخوان ثالث