Lin

گویا هنوز افرادی هستن ک مزخرفاتی که در گذشته نوشتم رو میخونن
          پیشاپیش عذرخواهی میکنم
          فکر میکنم باید فیک مورد علاقم رو بازنویسی کنم و با یه اکانت جدید منتشرش کنم..
          امیدوارم چیز خوبی شه؟ 

سلام؟ 

حس میکنم از امروز تا اطلاع ثانوی تو فیکام کصدستگ تا ب کیبورد جدیدم عادت کنم
          خدافس

بچه ها یه سوال
          برای شماعم قسمتای fate of a wolf قروقاطی میاد
          ینی مثلا بعد 3 یهو 8عه؟
          یا فقط گوشی من توهم زده؟... :/

سلام بر همگان
          من زنده شدم حالمم خوبه
          قعلنم با گرفتاریای زندگیم کنار اومدم
          هنوزم دارم توی ی فنفیک زندگی میکنم
          جدی جدی اثارشو از این ببعد تو چیزایی ک مینویسم میبینین
          خلاصه خوشحالم از اینکه برگشتم و ببخشید که نبودم
          بیاین بگید چخبر
          شماها چطورین

خوب نیستم... ببخشید نمیتونم چیزی آپ کنم... 

سلام به همه
          ببخشید اینو باید زودتر ب همه میگفتم
          من یمدتیه حالم خیلی خوب نی همه چیم باهم قاطی شده و واقعا وقت نوشتن فیک ندارم
          میخواستم ب مناسبت تولد دیس ایز مای اون لایف دو تا چپتر آپ کنم ولی واقعا نتونستم
          ببخشید یکم دیگه تحمل کنین فول انرژی بر میگردم:))
          دوستون دارم بای

بچه ها من واقعا برا ادامه فیکام مخصوصا سرنوشت یک گرگ به حمایت بیشتر لازم دارم که امید نوشتن داشته باشم... ممنون میشم اگه کسیو می‌شناسید که آرمیه اینو بهش معرفی کنید♡ ممنونم ازتون 

داستان کوتاه ژاکت پشمی [ویکوک] :
          [And when I felt like I was an old cardigan under someone’s bed]
          [و من وقتی احساس کردم یه ژاکت پشمی قدیمیَم زیر تخت یه نفر]
          [You put me on and said I was your favorite]
          [تو منو پوشیدی و گفتی که من مورد علاقت بودم]
          
          https://www.wattpad.com/story/256655234?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=darya_mhb&wp_originator=rRUR%2B3cw1Q%2F%2FFFMePevi2AMZdl1N0mzqr2mzM7UCRVCHagPVnQsPApaJjB0rDgc57SPbF7sPx8K9HSr8yaS%2Bbfe%2FBFWO%2FqrHfHme4agkzKDRaeOFMEC9QaIwIoC5qFe5

@def-cg حرفات واقعا بهم امید میده و خیلی خوشحالم که اینجوری فک میکنی عزیزم ممنون ازت واقعا