امروز که دارم اینجا مینویسم نزدیکای ۲۶ سالگی ام
زندگی بزرگسالی خیلی سخت تر از تصورم بود اما همه ی ما بزرگ شدیم
عاشق شدیم
زندگی ساختیم
یه روزایی شبیه امروز دلتنگ اون سال ها میشم
چه دوستی های ناشناس خوبی
چه احساسات شیرینی
دلم برای اون نوجوون های معصوم و عجیبی که بودیم تنگ شده
یادش بخیر
امروز که دارم اینجا مینویسم نزدیکای ۲۶ سالگی ام
زندگی بزرگسالی خیلی سخت تر از تصورم بود اما همه ی ما بزرگ شدیم
عاشق شدیم
زندگی ساختیم
یه روزایی شبیه امروز دلتنگ اون سال ها میشم
چه دوستی های ناشناس خوبی
چه احساسات شیرینی
دلم برای اون نوجوون های معصوم و عجیبی که بودیم تنگ شده
یادش بخیر
غم و دلتنگی تمام احساسی که وقتی میام اینجا باهاش رو به رو میشم
چه روزایی داشتیم
چه آدمایی
و الان..
یه روزایی اینجا تنها امیدم بود
و حالا برحسب غریزه شاید
هر وقت توی شکننده ترین حالتمم به اینجا سر میزنم
به یاد تمام حس هایی که مدت ها از آخرین تجربشون گذشته
"هر کسی بالاخره باید به جایی که بهش تعلق داره برگرده.
برای زین، این اتفاق تو سال 2026 افتاد."
اگه دوست داری یه سری بهش بزن لاو
Meant to be
https://my.w.tt/3NSEchSxH8