باید رئیس میشدم...ولی اون کیم تهیونگ کوفتی اومد سر راهم و به بدترین حالت زمینم زد...میخوام ازش انتقام بگیرم ولی کوچیک ترین کاراش باعث نابودی کارم و کل شرکت میشه و توی این هاگیر واگیر پای منم همش گیره... فقط بخاطر این کیم تهیونگ مجبور به چه کارهایی که نشدم... من توی مثائل کاری وقتی برای عشق و عاشقی ندارم...
- JoinedFebruary 25, 2021
Sign up to join the largest storytelling community
or