Firooze2002

سلام دوست داشتی خلاصه‌اشو بخون>>
          
          همه چیز از جایی شروع شد که امپراطور، کسی که باید پدر صداش میزدم، تصمیم گرفت صیغه‌ی پسرعموی اولم بشم!
          
          من جنی، شاهدخت هفتم گوریو، مادرم یه گیسانگ از سرزمین هانه!
          اون صیغه‌ی مورد علاقه‌ی امپراطوره و منو برادر تنیم مجبور بودیم واژه‌ی نامشروع رو تموم عمر با خودمون بکشیم!
          برای فرار از ازدواج اجباری به سرزمین هان پناه بردم تا برادرمو پیدا کنم!
          اما اونجا درگیر دو شاهزاده‌ی هان، تهیونگ و سهون شدم!
          
          https://www.wattpad.com/story/366062796?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Firooze2002

iiranagh

albertineir

ZahraVahidi1

Melody7979

♡های لاولی ببخشید بی اجازه این پیام رو اینجا میزارم♡ 
          
          ☆کتابی پر از سناریوهای کاپلی و استریت☆ 
          
          پشت هر عکسی یه سناریو نهفته است که ما اون رو مینویسیم. 
          
          توی این کتاب میتونی سناریو از کاپل‌های گروه استری‌کیدز،بی‌تی‌اس و .....
          و سناریو استریت از گروه‌های انسیتی،انهایپن و ....از هر کدوم از آیدول‌های مورد علاقه‌ات پیدا کنی... 
          
          ♡به جمعمون اضافه شو تا سناریوهایی که به این کتاب اضافه میشه رو با هم بخونیم♡ 
          
          ♡همچنین توی پیجم کلی کتاب استریت توی هر ژانری دارم که میتونی بهشون سر بزنی♡ 
          
          https://www.wattpad.com/story/314923945?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Melody7979&wp_originator=Od%2Fga8eWsR3%2FbYx%2FvkO23yQb9bKtDHSPo%2BHykqD2GUnDeqPlImyhZpqzHIdgMdgdz3Zh3Pk205Dk3h4qLNbLYpv6nJa%2BFM6nO5iBWhUg96PJDdBuG4CnbpwgDfufmml1
          
          

Melody7979

@arti_taekook 
            جانم آرتی شی؟♡
Reply

arti_taekook

@Melody7979 عو ملودی شی؟
Reply

Zoey_Story

سلام من Zoey هستم.
          خیلی عذر میخوام که روی مسیج بردت پیام میزارم.
          خیلی خوشحال میشم به وانشاتم سر بزنی و همین طور بقیه خواننده های عزیزی که پیامم رو میخونن هم بهش سر بزنن.
          تازه کار هستم و به دید شما و نظرات و انتقاداتون نیاز دارم❤️
          
          
          https://www.wattpad.com/story/334815405-lights-on