asfghjkkkhcdxgt

های امیدوارم ناراحت نشی بدون اجازه اومدم مسیج بوردت:)
          من اولین بوکم رو پابلیش میکنم
          نیاز به حمایت داره
          خوشحال میشم یه نگاه بهش بندازی^-^
          https://www.wattpad.com/story/325456555?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Min_seulgix&wp_originator=4Ljtak5DQyKfnJ2oE%2FDgFptIwFX0a5SBrAdupYxlirL4aZ3R5%2BoQ0GFdQJdInrVqOWwPc8k31i2TH58lRgTPZT3j4CxN8EM%2FYITsbG%2BrVcRDm%2FYaGP0laDKy84umiypx

هی بیب خوشحال میشم بهش سر بزنی ♡
          
          
          https://www.wattpad.com/story/324549726?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=girl_aarmy&wp_originator=7mH4CJvRxyX37vnJcD89QEEGwQp9R7g%2BnIm6jwu4Bp8Q3HfzhjHcEKBJxI2mIYysl7sBRIiPh%2FrhmSapZMKBa8gxq3U5choVJ614aisEx%2B0fKOJqO%2BVU8cuAl0WWSCUJ

«شام آخر» 
          قتل های زنجیره ای و مرموزی توی میلان ایتالیا به راه افتاده و قاتلشون، صحنه های جرمشو با کارت پستالی با طرح نقاشی "شام آخر" لئوناردو داوینچی امضا میکنه!
          ***
          بعد از دست به دست چرخیدن های بسیار، پرونده دست پارک جیمین، کارآگاه کره ای افتاده! 
          ولی اون چطور میتونه هم پروندهاشو پیش ببره هم از خانوادش محافظت کنه!؟ 
          ***
          تهیونگ کیم، اینهمه راهو از کره جنوبی تا ایتالیا اومده تا ببینه دقیقا چرا یکی از اشخاص توی نقاشی شام آخر ناپديد شده! 
          و اگه قصد ندارن جوابشو بدن و بذارن تحقیق کنه... خب قراره سقف صومعهای که نقاشی داخلشه و اداره پلیسو بیاره پایین! 
          ***************
          ژانر : امگاورس، ماورایی، جنایی، معمایی، رمنس
          کاپل : مینیون، کوکوی 
          
          
          https://www.wattpad.com/story/322506095-%F0%9D%90%93%F0%9D%90%A1%F0%9D%90%9E-%F0%9D%90%8B%F0%9D%90%9A%F0%9D%90%AC%F0%9D%90%AD-%F0%9D%90%9D%F0%9D%90%A2%F0%9D%90%A7%F0%9D%90%A7%F0%9D%90%9E%F0%9D%90%AB-%D8%B4%D8%A7%D9%85-%D8%A2%D8%AE%D8%B1
          
          اگه نگاهتو داشته باشم باعث افتخارمه

هی بیب خوشحال میشم بخونیش و نظر بدی :))))
          
          
          https://www.wattpad.com/story/324221025?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=girl_aarmy&wp_originator=z97FK0mzql5GZsp1TFoPf51x%2BXLd5cVOByUMX9gf8e92MFAEnfBN4d5P%2FR2Tce20SnsKYvtKH0s4GosXUttk%2B9Tu500URrpcGo4T97tpjsw0SNoRzVJJc8V7mDRd3T5X

سلاااام حالت چطوره؟ فقط خواستم ازت تشکر کنم که سوان لیک رو قابل دونستی و به ریدینگ لیستت اضافه کردی قشنگم♡

**صورتش رو جلو آورد و دستش رو آروم پشت کمرم برد...
          با تپش قلب بالا نگاهش کردم که به سرعت اسلحه ام رو از کمرم کشید بیرون و با یه حرکت دستم رو پیچوند و به کابینت چسبوندم...
          ضامن اسلحه رو خلاص کرد و روی شقیقه ام گذاشت و گفت: «فکر کردی اینقدر خرم؟ نمیفهمم واسه چی اومدی اینجا ...»
          با استرس نفس نفس زدم و چشمام رو بهم فشار دادم که لبش رو به گوشم چسبوند و ادامه داد: «... لیلی کوچولو؟»**
          
          سلام عزیزم ⁦(◍•ᴗ•◍)⁩
          اگه به ژانر عاشقانه - پلیسی خوشت میاد و دنبال یه رمان با موضوع جدید میگردی به بوک جدیدم سر بزن ♡⁩♡⁩
          
          https://www.wattpad.com/story/275569065

سلام عزیزم خوشحال میشم به بوکم سر بزنی و اگه خوشت اومد ووت و کامنت بزاری^-^
          
          https://www.wattpad.com/story/314095656?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=reading&wp_uname=natsukua&wp_originator=8EaIraN3tkaFY6c4U4PdscgjIiYR4jlKSTYinK8vNQXfzLTlGu0R%2Fql3iR9o32dJ7Un8TvF7SN%2FFipBCSw8fdmLWuxJDNvFhGPH0C7t3CgVgPHVyZs41RnCFN9GacAO7