authoryeon

پارت اول ساعت شش ملاقاتم کن پابلیش شد. بعد از دو سه سال تصمیم گرفتم از چت استوری بازگردانیش کنم. من سبک ادبی توی بی رحم براش انتخاب کردم. یکم نسبت به زبان عامیانه سخته اما خب دیگه بهش عادت کردم.
          	
          	فصل دوم نیمه کاره اش رو هم بعد از تموم کردن فصل اول شروع میکنم. 

authoryeon

پارت اول ساعت شش ملاقاتم کن پابلیش شد. بعد از دو سه سال تصمیم گرفتم از چت استوری بازگردانیش کنم. من سبک ادبی توی بی رحم براش انتخاب کردم. یکم نسبت به زبان عامیانه سخته اما خب دیگه بهش عادت کردم.
          
          فصل دوم نیمه کاره اش رو هم بعد از تموم کردن فصل اول شروع میکنم. 

authoryeon

بهش دارک ماجرا اینه که هنوز الفا رو ننوشتم، ولی پوسترش رو ده تا کتاب دیدم.
          
          به هرحال زیاد به این مسئله اهمیتی نمیدم. چونکه کلی عکس جدید براش ساختم که هیچ جا اپلودشون نکردم. 
          
          واقعا دلم میخواد یه روز شروع بنویسمش. اما با این وضعیت ووت ها چشمم اب نمیخوره اوضاعش بهتر از توی بی رحم باشه.

authoryeon

انقدر پروسه ی ووت دادنتون طولانی و مزخرفه که کلا قید نوشتن زدم. به نظرم کسی که از پس انجام این کار ساده هم برنمیاد لایق وقت گذاشتن نیست. زمان برای من ارزشمنده و سعی میکنم کاری رو انجام بدم که ازش لذت میبرم. 
          
          مطمئنم اینبارم حرفام به تخمای نداشتتون میگیرین، اما خب برای منم مهم نیست‌. اهمیتی نداره چند روز فاکی بگذره من هیچ پارت جدید اپلود نمیکنم. اینکار یه نوع حماقت و بی احترامی به خودمه.
          
          این وسط قرار نیست سه چهل قسمت خودم معطل کنم و اخرش پهن بار داستانم هم نکنید. ببخشید. ولی از این خبرا نیست.