bariew

گایز میخوام اپ کنم همه فیکشن هارو فقط بهم بگید کدوم و اول اپ کنم چون خودم موندم
          	اره دیگه همین :>

KimELAmoon

نماینده ی همه چیز تموم کلاس تهیونگ، و شر ترین پسر مدرسه جئون، سایه ی همو با تیر میزنن. اما مشکل اینجاست که تهیونگ کراش وحشتناکی روی جئون داره! 
          تا اینکه یه شب... یه ناشناس به تهیونگ پیام میده...
          
          «این ایوی هات و هیجانی با کاپل کوکوی رو از دست نده!» 
          
          https://www.wattpad.com/story/318397534?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=IELAORIGINAL&wp_originator=YxtfmC1VmFeyzPrtarfnOUcmHnnSXaR%2Bu9cGAbaBf6eI15c1tCOf9Zd0DKKTJUXbGSiq9NVAnDtJwAgFt9cS5ENy0%2FdeZp7%2FjpdIdiqIjz1vOqfuv33w35dGutSuKGtu
          

Rose_7vk

vikooklover

arefjk2022

های بیب
          
          معذرت بابت اینکه بی اجازه وارد مسیج بوردتون شدم
          خوشحال میشم به این بوک یه سری بزنید
          و با ستاره های ووتاتون حمایتش کنید✨⭐️
          
          
          
           
          ~به نام او
          
          جونگکوک یه هایبرید خرگوش ( که توی زندگی اونا هایبرید،! موجودی جدید و ناشناخته است ) که با نامادریش زندگی میکنه 
          پدر مادرش رو طی یه اتفاقی از دست داده 
          که یک روز برای فرار از خونه ی نامادریش!
            به زندگی جدیدی وارد میشه..! 
          
          ••••••••••
          
          تهیونگ آدم بی اعصابیه که صاحب یه شرکت مد و فشن معروفه و یه بار...که هزار خلاف برای زیاد کردن پولهاش انجام میده ...از برده ی جنسی کردن مدل هاش تا شکنجه دادن ادمای دیکی پولدار
          
          
          https://www.wattpad.com/story/314289102?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=taekookAreel&wp_originator=DkuBYZ6DC3NH9EY2%2BGCZDR6wSluP7piqLBWf8vTVXuhaAXMcvs89RiwEGFtMBgXBbBkKmHYq%2FUd45HNDCY9ZufRUvLysOwuY1Nc4VBT6cu%2BEkyR3d%2F5EKeotryWBpUs4
          
          
          ممنون از حمایتتون ♡●♡●♡

ItsNickVkFic

جونگکوک تازه وارده و مثبته. اون ارومه، دنبال دردسر نیست، سیگار نمیکشه، مشروب نمیخوره و کلابم نمیره. اون فکر میکنه اینطوری میتونه از گذشته ی تاریکش فرار کنه.
          ولی خب! 
          زندگی کی گذاشته که اون راه عادی شو بره؟! همیشه مدام درحال امتحان کردنه تا بفهمه که اون تو چه پوزیشنی، بیشتر دردش میگیره!
          مطمعنا با فاجعه یی مزخرف و اشنا شدن با ویِ معروف دانشگاه قرار نیست داستان به همین راحتیا تموم شه و صدرصد، از اینکه با نامجون اومده وگاس قراره پشیمون شه....
          
          خوشحال میشم سر بزنین.
          
          https://www.wattpad.com/story/310351772?utm_source=android&utm_medium=twitter&utm_content=share_writing℘_page=create℘_uname=AUVantae_℘_originator=7DBAJH2kg54mm9%2FDdhJqXlk9ge9nWhRASR3dd9CodNBLiSU1p7b157mrXydzQgosPsr21cRTxkJWleyPjlesXF1h7IRTIqjffXLkI0H%2Bs%2FNMAxIk7H6cxlhMezLChA%2Ft