_autistic_

دردی که میکشی،
          اشتباهی که میکنی،
          اشکی که میریزی، 
          دردی حرفی که میشنوی،
          حس بدی که می گیری، 
          عشقی که نمی گیری، 
          آدمی که از دست میدی، 
          آرامشی که نداری، 
          محبتی که نمی بینی، 
          انتظاری که میکشی، 
          امیدی که خاک میکنی؛
          میکشتت! 
          ولی بعدش یک آدم قویتر، 
          منطقی تر و محکم تر ازت متولد میشه 
          که دیگه امکان نداره چیزی بتونه اذیتش کنه!
          
          روز خوبی داشته باشی ^^

Sarvnazahmadi

سلااااام 
          این اولین بوک منه که به همراه دوستم نوشتمش 
          کاپلش ویکوکه 
          ژانرش تخیلی و امپرگه 
          اسمات که حتما داره 
          اگه دوست داشتین حتما دنبال کنین
          https://www.wattpad.com/story/314619101?utm_source=android&utm_medium=com.whatsapp&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Sarvnazahmadi&wp_originator=mzZ1K4X4MeaGRFYcfoLTYvIwzFwML8FaA%2BtLrRdyTsE%2BAYkbr2Tcpj%2BWHd%2FgXJkxIkbwj55AxhSIXnu4Rec7sENouiQpMYHYHYVc9ua4aJuoSUHmwHzBYMtteJ20L9%2BD

takoyakiteme

Firooze2002

_autistic_

فراموش نکن که تو قرار نیست همیشه حالت خوب باشد، 
          قرار نیست همیشه بار مشکلات عظیمی را به دوش بکشی و وانمود کنی خسته نیستی. 
          قرار نیست بی‌حوصله‌ترین باشی و اعتراف نکنی، مجال نخواهی و در نهایتِ خستگی، در موقعیت‌های ملال‌آور بمانی و اعتراض نکنی. 
          قرار نیست در دل مشکلات باشی و وانمود کنی همه چیز خوب است. 
          قرار نیست لبخندهای مصنوعی بزنی و واکنش‌های مصنوعی داشته‌باشی و خشم و اندوهت را به تعویق بیندازی.
          اشکالی ندارد که خسته‌ای، که غمگینی، که متنفری، که خشمگینی، که کم آورده‌ای، که احساس خوبی نداری. 
          اشکالی ندارد که مثل همیشه نیستی و لزومی ندارد روی احساسات حقیقی‌ات سرپوش بگذاری و به چیزی که نیستی وانمود کنی. 
          قرار نیست اندوهت را به موقع ابراز نکنی و از درون آسیب ببینی و بشکنی و همچنان لبخند بزنی. 
          قرار نیست اگر حالت خوب نیست، اگر غمگینی، اگر شرایط روحی مساعدی نداری، احساس شرم کنی.
          همانقدر که جسم آسیب می‌بیند، روان هم در معرض آسیب هست، با این تفاوت که نمی‌شود به نقطه‌‌ای اشاره کرد و حجم درد و آسیب را نشان داد و مهلت خواست. 
          نمی‌شود زخم روان را پانسمان کرد تا ببینند و مراعات کنند و نزدیک نشوند و شکستگی و آسیب را از آن چیزی که هست بزرگ‌تر نکنند. نمی‌شود فهماند که حجم جراحت چقدر هست و الان در چه مرحله‌ای‌ست و چقدر مانده تا بهبود.
          
          
          
          
          
          
          دیشب تو‌ تلویزیون روانشناسه میگفت هر روز الکی ده دقیقه بخندید حالتون خوب میشه، 
          الان داشتم الکی یکم واسه تست میخندیدم مادرم منو دید، نیم ساعته زیر لب یسری دعا زمزمه میکنه فوت میکنه سمتم
          
          
          
          روز خوبی داشته باشی ^^

Quiwel_