ببخشيد اين خلاصه داستانمه❤️❤️كارا ميدونه كه قراره نويسنده ي بزرگي بشه همچنين ميدونه كه خودشو عشق بچگيش هري استايلز باهم از پس موانع بر ميان.اما وقتي هري براي رسيدن ب هدفش كارا رو تنها گذاشت،دنياي كارا از هم پاشيد،رفتن هري باعث شد كارا راضي به ازدواج با مردي شود كه عاشقش نيست.......درون كارا در جست جوي چيزيه.آيا كارا قله هاي "صعود"رو طي ميكنه تا موفق بشه؟؟؟؟(اقتباس شده از رمان لوسي ماد مونتگمري)ميشه بياين و اين داستانو بخونيد❤️❤️❤️
سلام عزیز دلم
میتونم ازت خواهش کنم بیای و داستانمو بخونی؟
اسمش my angel یا فرشته ی من هست.
قول میدم داستان قشنگی باشه و ازش خوشت بیاد...
یه شانس بهم بده به حمایتت نیــــآز دارم