MelinaRad8

●از این ترسیدی که عاشق یه قاتل شده باشی؟
          
          -ج...جلوتر نیا.
          
          ●یا از این ترسیدی که یه قاتل ، عاشقت شده باشه؟
          
          [یونمین]
          .
          .
          .
          .
          
          -چ...چرا داری بهم کمک میکنی؟
          
          ×خودمم نمیدونم ، من فقط میدونم نمیخوام حتی یه لحظه دیگه تو و جونگ کوک توی این قتلگاهی که شوگا براتون درست کرده بمونین.
          
          -مسخرس..ست . چی شش..ده کیم تهیونگ شی به فکر گروگان هاا..اش افتاده؟ 
          
          ×یه نگاه به زخم های تنت بندازی میفهمی . به خودت بیا جیمین ، شوگا قصد نداره زنده نگه داره . اون نجاتت نمیده.
          
          -ولی تو م...میخوای؟ .... نجاتمون بدی؟
          
          × بابت گذشته متاسفم من مجبور به انجامش بودم . اما فقط همین یه بار رو بهم اعتماد کن.
          
          -چچرا باید اعتماد کنم به..هت؟ 
          
          ×جیمین ، شاید دیگه نتونیم همدیگه رو ببینیم پس میخوام اینو رو خوب بفهمی تا بعد به جونگ کوکم بگی. من به اون بدی که شما فکر میکنین نیستم و شوگا به اون خوبی که تو فکر میکنی نیست . حتی خود من وقتی این روزا شوگا رو میبینم حس میکنم شیطان دوباره با جسم اون به زندگی برگشته ...
          
          -اوک..کی ، پ...س تو هم میشی ، دستیار شیطان .
          
          ×باشه ، بعدا میتونی تو خلوتت نفرینم کنی اما الان لطفا خودت و جونگ کوک رو از این جهنم نجات بده.
          
                                     »»——⍟——««
          
          
          های لاولی
          این بوک دوستمه با کاپل تهکوک و یونمین 
          ژانرشم اکشن/ دراما/ رمنس/ انگست / جنایی/ اسماته
          یه سر بزن پشیمون نمیشی ˙˚ʚ(´◡`)ɞ˚˙
          
          https://www.wattpad.com/story/278597034?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info℘_page=story_details_button℘_uname=Melikakooklover℘_originator=7Ry5764wK%2B9FvQasV34gl1uj89zaUOp1fZ9o%2BkCmmxtnaI0tkZZ%2BGRHyjMal1YQE3Vc0jSvpZbCVGVLmc9%2F81gJ%2B8YTaFzh0QxeE6paRH6aWX%2FjkvN75Pwk%2BFQghVw8%2F