اقاااا
مننننن چنتا چیز گم کردممم
اولین یه فیکشنه بود ویکوک بود بعدش بخاطر یکسری جریانات جین هیونگ کوک بود بعد مجبور شد کوکو بزاره پیش تهیونگ بره یه مدت دنبال بدیختیاش
بعدش کوکو و ته باهم رفتن رو کار که وقتی جین فهمید کلا با کوک قهر کردو ایناااا
این اولیش
دوممم
این کوکوی
کوکو ته باهم برادرن مامان باباشون میرن مسافرت بعد کوک از تو اتاق ته چرتو پرت نامناسب پیدا میکنه بعد باهم میرن رو کار
یونمین هم داره…
بعد یه مدت با جیهوپ آشنا میشن میفهمم ننه باباشون هموفوبیک بودن که جیهوپ داداشونه بعد با هوپی میرن امریکا بچه به فرزندی میگرن وووو…
لطفا هرکی این دوتا رو پیدا کرد یا داره برام بفرستههه(:
تهیونگ معشوق و عزیزترین کسشو از دست داده و توی غم و دردش غرق شده، یه روز فکر خودکشی به سرش میزنه و عملیش میکنه ولی میره تو کما، چی میشه اگه تهیونگ توی خاطرات قدیمش غرق بشه و بهوش نیاد؟
https://www.wattpad.com/story/334817004
Ignore User
Both you and this user will be prevented from:
Messaging each other
Commenting on each other's stories
Dedicating stories to each other
Following and tagging each other
Note: You will still be able to view each other's stories.