𝘽𝙡𝙪𝙢𝙚𝙧🎋

ب نظرت ژنرال کلا چند پارت میشه؟

https://www.wattpad.com/story/388662888?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=blumer83

شاد باشیم، امتحانام تموم شد

جدی بابت پارت کسشعر ژنرال شرمنده‌ام، انگار حالم خوب نیست.

های صیصی من فیکشنای مختلف توی ژانر های مختلف به ریدرا معرفی میکنم و رایتر هارو تگ میکنم
          
          ‏https://www.wattpad.com/1511459814?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create_on_publish&wp_uname=AnahitaKarami1
          بابت بی اجازه بودن عذر میخوام اگه اوکی نیستی میتونی دیلیت کنی

سلام بلومر 
          چطوری؟
          میدونم شاید واست عجیب باشه ولی ازت یه درخواست کوچولو دارم.
          من یه بار قبل اینکه برنامه ی واتپد رو داشته باشم تو سایت واتپد یه ورک خیلی جالب خوندم که فقط اونموقع یه پارتش آپ شده بود 
          و داستانش از این قرار بوده که ....
          تهیونگ و کوک پسر خاله هم هستن ولی تهیونگ وقتی کوک بچه بوده مجبوره با خانوادش نمیدونم بره کدوم کشور 
          و وقتی هم که بزرگ میشن کوک سره امین باهاش کاری نداره و دلخوره 
          ولی یه اتفاقاتی که الان یادم نیست میوفته که آشتی میکنن و میخوان که برای آشتی بیشتر برن مسافرت ولی خواهر کوک که فک کنم تو قسمت اول ۵ سالشه عاشق و بهترین دوست ته‌ته هست گیر میده که ته‌ته ماله منه و منم باید ببرید و کوک و ته بازد بگردن دنبال یه راهی که خواهر کوک نیادش 
          ولی حالا من تا اینجاش آپ شده بود خوندم یادم نمیاد ژانر امگاورس هم داشت یا نه
          .....
          حالا این چه ربطی به تو داره ؟خب راستیتش من فکر کردم شاید اگه به تو بگم بدونی کدوم ورکه و اسمش رو بهم بدی چون وقتی برنامه رو دانلود کردم فکر کردم اوناهم ساپورت میشه توش و سایت رو پاک کردم ولی نشد 
          لطفا اگه میدونی کدوم ورکه بهم بگو 
          ممنون   

https://www.wattpad.com/story/377300932?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=_Raven01
          خوشحال میشم بهش یه شانس بدید 

https://www.wattpad.com/1431696001?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=reading_part_end&wp_uname=monina_zaree
          

جدی خار امتحانا رو...

داستان امگای مغلوبی که با انگشت‌نما شدنش در جامعه، رفته رفته صبر و ضعفش جای خودش رو به بی تحملی و قدرت داد و او تصمیم گرفت تا شهرش را برای مدت نامشخص که حدس می‌زد تا آخرین لحظه ی زندگی‌اش باشد، ترک کند و برای ساختن زندگی‌ای همراه با همه ی آرزو‌هایش درست در وسط جزیره ی اولونگدو، آماده شود، اما هیچوقت در اطرافش انتظار گرگ سیاه پوشی را که هر قدمش را می‌پایید، نداشت.
          
          https://www.wattpad.com/story/285640582?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details&wp_uname=busantownroad