bunny__kooki

خب متاسفانه پارت دو پابلیش نمیشه نمدونم چه کنم

Nil3_6

سلام هانی!ببخشید اومدم این قسمت میتونی بعد خوندن پیام پاکش کنی.
          ما یه تیمی داریم که به نویسنده هایی که نیاز به دیده شدن بیشتر کاراشون دارن کمک میکنیم 
          دوست داری بیای تو تیممون؟^^

Kim_nora85

@Nil3_6 منم میتونم بیام؟
Reply

Nil3_6

@im_Nil3 بله عزیزم تیم توی تلگرامه نویسنده های واتپد رو جمع میکنیم و یه چنل میزنیم  نحوه اینکه چجوری قراره از تلگرام اکانت واتپدتون حمایت شه و بیشتر توضیحاتو نمیشه اینجا گفت پی وی میگم، اگه میخوای به آیدی  @Emm3aris تو تلگرام پیام بده♡
Reply

bunny__kooki

@im_Nil3 شرایطش چیه؟ چطوری هست؟ 
Reply

Ninii22_22

bunny__kooki

@Ninii22_22 ایولللل
            فکر کنم فقط بخاطر اصرارای من گذاشتی
Reply

Lady_matildaa

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه..
          یه نویسنده تازه کارم و برای کارامم به حمایت نیاز دارم
          پارت اولو بخون خوشت نیومد میتونی ادامشو دنبال نکنی
          خلاصه اگه فیکای تهنی میپسندی درخدمتمم
          https://www.wattpad.com/story/367286742?utm_source=android&utm_medium=app.rbmain.a&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Lady_matildaa

Ninii22_22

اگه این مسیج رو می‌بینید ❌️❌️
          سلام دایانام مالک این اکانت  و نویسنده ی بلک انجل 
          ترابل و دونت تراست
          https://www.wattpad.com/user/NiNi22_22?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_profile&wp_page=user_details&wp_uname=dayana22_222
          اکانتم از دستم پرید و ایمیل و پسووردشو فراموش کردم و فعلا نمیتونم واردش بشم
          اینجارو فالو داشته باشید ، ادامه فیک ها رو قراره بزارم

Dreamer066

سلام قشنگم :)♡ مطمئین نیستم به این ژانر علاقه داشته باشی اما من به تازگی یک مجموعه مافیایی-عاشقانه رو شروع کردم و خیلی خیلی خوشحال میشم اگه بهش یه شانس بدی>.<♥︎
          Genre: Romance, smut, BDSM, mafia
          https://www.wattpad.com/story/347461429
          اقتباسی از واقعیت.

Melody7979

♡سلام عزیزم ببخشید بی اجازه این پیام رو اینجا میزارم♡ 
          
          جیمین قبلا توی زندگیش تصمیم گرفته که خونواده‌اش رو به خاطر پول ول کنه!
          حالا برگشته تا همه چیز رو درست کنه،ولی خونواده‌اش نمیدونن که جیمین ۱۲ سال پیش چرا ولشون کرده.... 
          
          ******************************* 
          
          جیمین با شنیدن صدای گریه جیهون،میخواست مثل وقت‌هایی که جیهون روی زمین می‌افتاد و گریه میکرد،اشک‌هاش رو پاک کنه و بغلش کنه تا دیگه گریه نکنه ولی باید میرفت. 
          
          ******************************* 
          
          جیهون مچ جیمین رو گرفت و دستش رو از روی سر ریوجین برداشت:《به ریوجین دست نزن،اون دیگه بچه نیست!》
          جیمین با دیدن گاردی که برادرش گرفته بود،تک خنده‌ای کرد:《باشه دیگه به دوست دخترت دست نمیزنم.》
          
          https://www.wattpad.com/story/284139304?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Melody7979&wp_originator=PoG%2BXsJMzV%2BWfduasodZRzkKaJFibkOnk%2B%2F%2BLmWERR7aw5yipebivR5oxxQYrJrV%2BlpSJmwSEOQ062lLfUYLN6bl%2F4jsAs5%2B5FRWPsK3A7B5VrpBj2E7yU%2Bt13qCqczn