سلام. من ایوا هستم، یه فیکشن نویس ۲۳ ساله که برای پیشرفت توی نوشتن به توجهتون نیاز دارم.
ممنون میشم اگر تمایل داشتین به بوک هایرِث من سری بزنید❤️
خلاصه فیک: روایت دختری به نام آرو که زندانی عمارت یک قاتل اجارهای(جونگکوک) میشه!
بدون اینکه حتی دلیلش رو بدونه...
آرو، در انتهاییترین اتاق عمارت جونگکوک، از ترس به گریه افتاده بود و هر بار که صدای نعرههای پر درد مردی که انگار شکنجه میشد را میشنید، گریهاش اوج میگرفت.
لحظهای هم فکر سرنوشت مبهمش راحتش نمیگذاشت.
شاید او هم طعمهی ذخیرهای برای شکنجه شدن بود.
یا یک همخوابهی موقتی برای گذران شبهایش!
شاید هم قرار بود از او استفادهی بدتری کند.
آرو هیچوقت فکر نمیکرد صدای فریاد کسی که درد میکشد، چقدر میتواند زجرآور باشد. اما او فهمید، سکوت ناگهانی کسی که نعره میکشد، به مراتب ترسناکتر است.
با صدای گروم گروم قدمهایی که از پلهها بالا میآمد، به آرامی گوشهایش را رها کرد و نگاه وحشت زدهاش، به در دوخته شد.
قفل در که به صدا در آمد، اشک شوکهی آرو پایین چکید و مشتهای گره شدهاش را بیشتر به زمین فشرد.
این میتوانست واقعا آخر کار باشد!
هیولایی که طعمهی قبلیاش جان کنده بود و سراغ بعدی میرفت...
با باز شدن در، و هیبت سیاهی که در چهارچوب آن قد کشیده بود، آرو صورت وحشت زدهاش را بین زانوهایش پنهان کرد.
قدمهای جونگکوک، با بیقیدی به سمت دختر مچاله شدهی کنج دیوار کشیده شد.
میتوانست بفهمد دختر پایین پایش، چقدر مضطرب و غافلگیر است.
بیحرف، مماس زانوهای لرزانش روی دو پا نشست.
سرش را کج کرد و نگاه خیرهاش را به او دوخت.
آرو که در آن فضای محدود و نفس گیر، بین دیوار و قاتلش محاصره شده بود، حس میکرد نزدیک است که از ترس بالا بیاورد.
اما وقتی دست جونگکوک روی سرش نشست، تلنگری شد تا هیجان فرو خوردهاش را آزاد کند.
پس جیغ خفهای کشید و با پلکهای به هم فشردهاش، بیشتر به دیوار چسبید...
https://www.wattpad.com/story/170777440?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Eva_story&wp_originator=49HgBllP5%2BAsky6H0Z72UagF6sahBK1VTmo4Dud4217mOWLR4WDRvVcLpvmwqbrjNYXqr8FUG2nvah05obb3sszHIQB5ootJm8JsRfIDw8%2FbZuotKXmzxJV5mksMe1Cy
@dreamhigh2514
خواهش عزیزم^^
راستی چون تازه کاری اگر هر مشکلییی یا سوالی بود ازم بپرس
اینجا زیاد ازم میپرسن
یه بوک هم برات میزارم تو مسیج بردت که اموزش کار با واتپد و مشکلاتشه
شاید بدردت بخورع