برگرد عزیزکم. برگرد شاپرک، به من بی توجهی نکن، بهانه نیاور که حوصلهیِ من و نوشته هایم را نداری. تنها به من نشان بده که همانقدر که مجنونت هستم، همانند من برای دیدار دوبارهمان ثانیه هارا میشماری. التماسَت میکنم، نگذار حدسِ مسخرهیِ ذهنِ بی مصرفم حقیقت شود شبنمِمن.
- در حالِ لِه شدن زیرِ پاهایِ ظریفش
- JoinedJanuary 23, 2024
Sign up to join the largest storytelling community
or
Story by 𝓜𝓮𝓲𝓵𝔂𝓪
- 1 Published Story

𝑩𝒓𝒐𝒌𝒆𝒏 𝒔𝒉𝒂𝒅𝒐𝒘 | 𝒀𝒐𝒐...
102
15
5
در این جهان، هرکس گناهی دارد؛ چه بزرگ، چه کوچک. یکی آدمی را کشته، یکی دزدی کرده، یکی دروغ گفته، یکی فحش داده،...
6 Reading Lists
- Reading List
- 14 Stories
- Reading List
- 20 Stories