callmeyj

سلام سوییتی امیدوارم حالت خوب باشه خیلی خوشحال میشم اگه به بوکم سر بزنی و نظرتو بگی ♡
          I think you'd like this story: "sunflower " by callmeyj on Wattpad
          https://www.wattpad.com/story/275844963?utm_source=android&utm_medium=com.samsung.android.app.notes&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=callmeyj&wp_originator=sFcAGOSkUqy80vWwBH52faPvT4AFh4gyI%2Bp7FnL%2BrtPQLHDYoUXkRjzpuJF5G0BM2HQnrgSk57mIQ2qvNkpki8%2F%2B60vYqNSYSIgfIz%2B50%2BTm%2BkM%2Bs5Y7wxTIDYwk5M1f

PaleTena

دهانم باز بود و دروغ ها را در خود پرورش میداد 
          من در آن روز نمی دانستم عشق چیست.
          قلبم لخته كوچكی از خون است،من پوستش را كنده ام 
          قلبم هیچ وقت خوب نخواهد شد و هیچ وقت از بین نخواهد رفت 
          در وسط بهشت همه چیز های خوب را سوزاندم 
          ما خیلی بی هدف برای ادامه یافتن و خیلی بی حس برای مردن هستیم 
          این دنیا هرگز مال من نبوده ، تو مالك آن را بیرون كردی 
          من می خواهم خودم را بكشم كه انتقام دیگران را بگیرم 
          می خواستم به او بگویم كه او تنها کسی‌است كه من میتوانم توی این دنیای مردنی عاشقش شوم 
          اما همین كلمه ساده عشق خودش قبلا مرده بود و كنار رفته بود 
          قلب او تكه ای از خون بود،ما از آن خوب مواظبت نكردیم 
          آن شكست و خونش جاری شد و ما نمی توانیم هرگز آن را درست كنیم
          Larry Stylinson fanfic
          *****
          هی،ممنون میشم به فنفیکم نگاهی بندازی:}

saramatin

کنیچیوا !! 
          
          مرسی که جکای هری رو ووت بارون کردی 
          (。ŏ﹏ŏ)(ㆀ˘・з・˘)(。ω。)
          ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

farnooshfjr

@saramatin قربانت
            قابل نداشت 
Reply