آقا یه فیکشن بود که من فقط یادمه اخرش سداند بود و دوباره برمیگشت و چشمای کوک قرمز بود این مال فضا بود و تو زمین چشاش آبی بود
غمگین میشد آبی میشد تو فضا وای دارم میمیرم و پیداش نمیکنم حتی کاورش یادمه ناخوناش بود و چشا و موی ارغوانی ولی نیستتتتتت
نکنه کلا پرید فیکشنش
آقا یه فیکشن بود که من فقط یادمه اخرش سداند بود و دوباره برمیگشت و چشمای کوک قرمز بود این مال فضا بود و تو زمین چشاش آبی بود
غمگین میشد آبی میشد تو فضا وای دارم میمیرم و پیداش نمیکنم حتی کاورش یادمه ناخوناش بود و چشا و موی ارغوانی ولی نیستتتتتت
نکنه کلا پرید فیکشنش
بعد اتفاقی که برای لیام افتاد من یک سال و خوردی حتی اینجا رو برای نگاه دزدکی هم باز نکردم
دلم برای دوران کرونا تنگ شد ، کاش همه چی. توی اون دوران میموند
حتی نمیدونم کدوماتون نفس میکشید کدوماتون ازدواج کردید کدوماتون هنوز نویسنده اید با حتی یک نفر منو یادشه؟
دلم برای واتپد تا ابد تنگ میمونه.