[نفرین جاودانگی|the curse of immortality]
سالهای سال دو امپراطوری به نام والیا و آرکادیا در همسایگی هم وجود داشتن اما مردم والیا از وجود امپراطوری دیگه کاملا بیخبر بودند. چون آرکادیا توسط جادوی سیاه از دید انسانها مخفی شده بود.
آرکادیا رازی بزرگ داشت که بالاخره روزی با وارد شدن متجاوزی از خاک والیا به سرزمینش برای دیگران فاش شد، مردم آرکادیا جاودان بودند و هرگز نمیمردند!
متجاوزی که از والیا وارد ارکادیا شده بود تاجگذاری شاهزاده جونگین رو خراب کرد و به واسطهی این اتفاق جنگی بزرگ بین دو امپراطوری جاودان و غیرجاودان آغاز شد.
اما آیا این جنگ بیهوده نبود؟ آیا جاودانهها همیشه برنده نمیشدند؟ شاهزاده جونگین داشت چیزی رو از مردم پنهان میکرد، آن هم اینکه جاودانگی ساکنین آرکادیا در خطر بود و جونگین مجبور بود با والیا متحد بشود تا این جنگ را هر چه سریعتر تمام کند.
ژانر: فانتزی، تاریخی
کاپلهای اصلی: کایسو چانبک، هونهو
کاپل فرعی:سکای
https://www.wattpad.com/story/367951334?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=ArxshxStylinson
سلام عزیز قشنگم ✨️
مرسی که خوندن فیکم رو شروع کردی و بهش ووت میدی
این برام خیلی ارزشمنده❤️
دوست دارم نظراتت رو بدونم این خیلی بهم کمک میکنه ک چه مثبت باشه چه منفی برام قابل احترامه
امیدوارم قلمم رو دوست داشته باشی و به دلت بشینه تا توی بقیه مسیر خم همراهیم کنی ✨️❤️
ممنونم که با خانواده کوچیکم پا گذاشتی :)
هلو لاو . این فیک فقط توی واتپد آپ میشه و توی هیچ چنل تلگرامی نمیشه پیداش کرد
بکهیون یه قاچاقچی معروفه که وارد رابطه با چانیول میشه . اما نمیدونه چانیول یه پلیس نفوذیه. پس تکلیف این عشق آتشین ممنوعه چی میشه؟
https://www.wattpad.com/story/257811144?utm_source=android&
Ignore User
Both you and this user will be prevented from:
Messaging each other
Commenting on each other's stories
Dedicating stories to each other
Following and tagging each other
Note: You will still be able to view each other's stories.