gigi500612

دلم برای فیکشن خوندن تنگ شده... ولی انگار فیکشن خوندن دلتنگ نیست
          	.(☞゚ヮ゚)☞

gigi500612

موشکرم زیبا جان حتما وقتی خوندمش میام دربارش باهات صحبت میکنمஇ௰இ
Ответ

gigi500612

@StartHappiness_700 
          سیلام *قلبی شدن چشم ها
          وای دقیقا! 
          جفتش، اره نگران نتایجم...
          اره دقیقا. منم همیشه از وسط شروع میشن. ولی با این حال همونم مینویسم. بعدش بهش یه شروع میدم.
          وای دختر... خوندن نوشته های قدیمی خیلی حس عجیبی داره... 
          خیلی موشکرم، زیبا^^.
          امیدوارم که روز ها برات عالی بگذرن*-*♡.
          اره میاد. مچکرم ازت زیبای زندگی* بغل و بوس محکم

gigi500612

@StartHappiness_700 
          سیلام علیکم، قشنگی زندگی^^. 
          نه اشکالی نداره عزیزم. واتپد منم به مشکل خورده؛ هر کاریش میکنم نوتیف هاش فعال نمیشه. 
          هستم؛ ولی اینجا نیستم. 
          جدیدا خیلی رویا پردازی هام برای دور شدن از دنیا واقعی زیاد شده. حدوده دوماهه که اینطوری ام... برای همین دوستم بهم پیشنهاد داد که خیال هام رو روی یه برگه بنویسم. تقریبا هر روز این کار رو میکنم و جالبه بدونی تا داستانم خیالیم رو تموم نکردم، سراغ داستان بعدی نمیرم*خنده خجل...
          نوشتن خیلی باحاله ویتا! 
          امروز یه ایده ی جدید برای سناریو خیالیم به ذهنم اومد، میدونم احمقانست... اما، دلم میخواد از اول بنویسمش و ببینم با این یکی ایده قراره داستانم چه پایانی داشته باشه. 
          شما خوبی؟ دانشگاهتون شروع شده؟

gigi500612

دلم برای فیکشن خوندن تنگ شده... ولی انگار فیکشن خوندن دلتنگ نیست
          .(☞゚ヮ゚)☞

gigi500612

موشکرم زیبا جان حتما وقتی خوندمش میام دربارش باهات صحبت میکنمஇ௰இ
Ответ

gigi500612

@shiiimiiin 
          میدونم چی میگی دختر. 
          منم تو این دوره بودم
           اگه خواستی گاهی بیا تا دربارش حرف بزنیم. بخاطرت هر شب واتپد رو چک میکنم. *بغل محکم*
          اوه خیلی ممنون^^ اره خیلی باریک بودم بچگی!

gigi500612

@shiiimiiin 
          خیلی مچکرم عزیزم. شما لطف دارید. :')
          دل منم براتون تنگ شده بود.
          خیلی خیلی خوشحال شدم که پیامت رو دیدم.  اما اینقدر سر خودم کار میریزم که اصلا یادم میره برنامه ای به اسم واتمد هم دارم...