greengablez

ولی من هنوزم‌منتظرم:)

- بزرگ ترین ترسم توی زندگی شاید ارتفاع بود . میدونی چرا؟! چون هروقت روی یه ارتفاعی وایمیستادم ، پاهام سست می‌شد و از ترس اینکه بیوفتم چشمام رو می‌بستم..اما همه‌ی این ترس ها قبل از اومدن تو توی زندگیم بود..تو که اومدی بزرگ ترین ترسم از دست دادن تو شد....
          ( تیکه ای از داستان )
          
          سلام عزیزم!
          خوشحال میشم به داستانم سر بزنی و اگه خوشت اومد به بقیه هم پیشنهاد کنی❤️⛅
          https://www.wattpad.com/story/254947808

برید به آهنگ hoax تیلور گوش بدید و شاکر باشید هم عصر این خدا زندگی میکنید! 
          قشنگ قلبتون رو از جاش بیرون میاره هزار تیکه اش میکنه و باز میریزتش تو سینتون!!

سلام:)
          قسمت جدید مراکش آماده است و اگر هنوز دوستش دارین و از اینجا نرفتین بخونین و حتما نظر بدین!

هی گایز!گرین گیلبلز صحبت میکنه،طی یه حرکت فوق بشری قراره برگردم و داستانو ادامه بدم وتموم کنم..
          هنوز هستین که بخونینش؟
          پ.ن:دقیقا نمیتونم معلوم کنم کی اپ میکنم ولی تو هفته ی اینده یه قسمت مینویسم

سلام فقط امیدوارم حالت خوب باشه و برگردی:)

برگرد :(

حس عجیبیه که قبلا راحت و روون هری داستانم روتجسم میکردم و براش زندگی میساختم،الان حتی نمیشه چیزی بنویسم راجع بهش.لوییش رو گم کرده.شایدم از اول نداشتش

بچه ها خواستم ازتون تشکر کنم،نود و هفت سال خوبی نبود اما هروقت این اپ رو باز کردم محبت هاتون دلمو گرم کرد.واقعا ممنونتونم وسال نو مبارک!
          باعشق.

قسمت چهارده شدوهانترز رو دیدین؟
          از صبح تاحالا حداقل پونزده بار ریدن الک به لورنزو رو دیدم و هر بار اشک شوق ریختم: )) پسر قشنگم خیلی بزرگ شده:')))