کالبد این روح، غمگینم میکند. دخترک هر روز صبح بیدار میشود، می رود سرکار، عصر باز میگردد. یک جوانی از دست رفته و یک آیندهی پوچ دارد.
فردا دوباره بیدار میشود می رود سرکار، برمیگردد، هق میزند، میخوابد و دوباره ...
کالبد قشنگی است دوستش دارم
اما غرق شدهاست
برایش غمگینم
کالبد این روح، غمگینم میکند. دخترک هر روز صبح بیدار میشود، می رود سرکار، عصر باز میگردد. یک جوانی از دست رفته و یک آیندهی پوچ دارد.
فردا دوباره بیدار میشود می رود سرکار، برمیگردد، هق میزند، میخوابد و دوباره ...
کالبد قشنگی است دوستش دارم
اما غرق شدهاست
برایش غمگینم
گاهی وسط کتاب خوندن، وسط انداختن لباسها توی ماشین، وسط فیلم دیدن، یهو یه لحظه در و دیوار خونه خراب میشه روی سرم. اعمال بدنم کلا از کار میافتن. اگه سرپا باشم درجا میشینم. میشینم روی زمین. توی گوشههایی از خونه که هیچوقت هیچکس روی زمینش ننشسته. شاید اینطوری خاطرهای نباشه.
شاید اینطوری فرار کنم از این آوار. گوشام سوت میکشن و چشمهام تار میبینن. تنم میلرزه و یادم میاد زمانی دوستداشتنی بودم. توی همین خونه. همین خونه ای تو برام ساخته بودی عزیزم.
سلاممممم.
نمیدونم چنل مارول اسماتو تو تلگرام داری یا نه؟
ولی همین الان دیدم یه لیست از فیکای چریک قشنگی که خونده رو گذاشته و سریع یاد تو افتادم تشنثمص
@Marvel_Smutt
این ایدی چنلشه
اگه خواستی چون چریک شیپری گفتم بگم چک کنی ^^♡
هلو
میتونم بوکم رو بهت هدیه بدم؟
فقط برای اینکه بتونم بهت بدمش باید تا دشت نزدیک هاگوارتز بیای و باهم به تماشای ماه بشینیم
حواست باشه گم نشی مثل من که بارها توش گم شدم ...
و حالا بهت تقدیمش میکنم
امیدوارم حداقل با دیدن بخش شخصیت ها دوست داشته باشی نگاهی بهش بندازی کیوتی؛)
https://www.wattpad.com/story/285885076?
Ignore User
Both you and this user will be prevented from:
Messaging each other
Commenting on each other's stories
Dedicating stories to each other
Following and tagging each other
Note: You will still be able to view each other's stories.