hopishinee

قصد دارم حقیقت آشکار رو کامل کنم
          	الان رفتم یه سر به فیک زدم...
          	یورا کیه؟ هوانگ کیه؟ اصلا جریان چیه؟ تا کدوم پارت نوشته بودم؟ چرا نصفه اس؟ اینجا کجاست؟ من کیم؟ 

hopishinee

@_matissa_ به خدا هیچیی یادم نیست:/
Reply

_autistic_

میدونی نمیخوام بگم امیدوارم امسال هیچ اتفاق بدی برات نیفته هیچ وقت ناراحت نباشی چون این دو تا هر روز و هر لحظه چسبیدن بهمون
          به جاش میخوام بگم امیدوارم دوستای خوبی کنارت داشته باشی تا تحمل کردن و گذشتن از این سختیا برات آسون باشه
          امیدوارم ته سال که به اتفاقایی که گذشت فکر میکنی لبخند بزنی و بگی ارزش زنده موندن رو داشت
          مراقب خودت باش و خودت رو بیشتر دوست داشته باش

hopishinee

@_autistic_ منم همینطور ونوسِ خوش قلبم. 
Reply

_autistic_

@seta_ssss 
            باعث شد لبخند بزنم
            حتی اگه تند تند نیام پیشت هم به فکرتم
            فراموشش نکن
Reply

_autistic_

دردی که میکشی،
          اشتباهی که میکنی،
          اشکی که میریزی، 
          دردی حرفی که میشنوی،
          حس بدی که می گیری، 
          عشقی که نمی گیری، 
          آدمی که از دست میدی، 
          آرامشی که نداری، 
          محبتی که نمی بینی، 
          انتظاری که میکشی، 
          امیدی که خاک میکنی؛
          میکشتت! 
          ولی بعدش یک آدم قویتر، 
          منطقی تر و محکم تر ازت متولد میشه 
          که دیگه امکان نداره چیزی بتونه اذیتش کنه!
          
          روز خوبی داشته باشی ^^

_autistic_

@seta_ssss 
            خیلی بد
            آه
Reply

hopishinee

@_matissa_ معتاد شدیم
            به همه چی فکر میکنم
Reply

_autistic_

@seta_ssss 
            *چسبیدن به گوشی 
            نمیشه
            ب چی
Reply

_autistic_

فراموش نکن که تو قرار نیست همیشه حالت خوب باشد، 
          قرار نیست همیشه بار مشکلات عظیمی را به دوش بکشی و وانمود کنی خسته نیستی. 
          قرار نیست بی‌حوصله‌ترین باشی و اعتراف نکنی، مجال نخواهی و در نهایتِ خستگی، در موقعیت‌های ملال‌آور بمانی و اعتراض نکنی. 
          قرار نیست در دل مشکلات باشی و وانمود کنی همه چیز خوب است. 
          قرار نیست لبخندهای مصنوعی بزنی و واکنش‌های مصنوعی داشته‌باشی و خشم و اندوهت را به تعویق بیندازی.
          اشکالی ندارد که خسته‌ای، که غمگینی، که متنفری، که خشمگینی، که کم آورده‌ای، که احساس خوبی نداری. 
          اشکالی ندارد که مثل همیشه نیستی و لزومی ندارد روی احساسات حقیقی‌ات سرپوش بگذاری و به چیزی که نیستی وانمود کنی. 
          قرار نیست اندوهت را به موقع ابراز نکنی و از درون آسیب ببینی و بشکنی و همچنان لبخند بزنی. 
          قرار نیست اگر حالت خوب نیست، اگر غمگینی، اگر شرایط روحی مساعدی نداری، احساس شرم کنی.
          همانقدر که جسم آسیب می‌بیند، روان هم در معرض آسیب هست، با این تفاوت که نمی‌شود به نقطه‌‌ای اشاره کرد و حجم درد و آسیب را نشان داد و مهلت خواست. 
          نمی‌شود زخم روان را پانسمان کرد تا ببینند و مراعات کنند و نزدیک نشوند و شکستگی و آسیب را از آن چیزی که هست بزرگ‌تر نکنند. نمی‌شود فهماند که حجم جراحت چقدر هست و الان در چه مرحله‌ای‌ست و چقدر مانده تا بهبود.
          
          
          
          
          
          
          دیشب تو‌ تلویزیون روانشناسه میگفت هر روز الکی ده دقیقه بخندید حالتون خوب میشه، 
          الان داشتم الکی یکم واسه تست میخندیدم مادرم منو دید، نیم ساعته زیر لب یسری دعا زمزمه میکنه فوت میکنه سمتم
          
          
          
          روز خوبی داشته باشی ^^

_autistic_

@seta_ssss 
            آره امسال بود ریدم
Reply

hopishinee

@_matissa_ خداروشکر همیشه عالی باش
            جدی؟ امسال کنکور داشتی؟ مگه پارسال نبود؟!
            منم هیچی بیکار نشستم زندگی میکنم
Reply

_autistic_

@seta_ssss 
            شکر ک
            عالیم
            منتظرم کنکور تموم شه
            ت چی
Reply

hopishinee

قصد دارم حقیقت آشکار رو کامل کنم
          الان رفتم یه سر به فیک زدم...
          یورا کیه؟ هوانگ کیه؟ اصلا جریان چیه؟ تا کدوم پارت نوشته بودم؟ چرا نصفه اس؟ اینجا کجاست؟ من کیم؟ 

hopishinee

@_matissa_ به خدا هیچیی یادم نیست:/
Reply

sata1387

hopishinee

@sata1387 بازم ممنون:>
Reply

_autistic_

خودم جانم! من به تو یک زندگی پر از عشق و لذت و زیبایی بدهکارم و دارم نهایت تلاشم را می‌کنم تا تو را به همان چیزهایی که همیشه دوست داشتی، نزدیک‌تر کنم. دارم تلاش می‌کنم فردای تو از امروزت بهتر باشد و بعد از این، دلایل بیشتری برای لبخند داشته باشی.
          
          خودم جانم نگران نباش، این روزها «مسیر» ماست، ما هنوز به «مقصد» نرسیده‌ایم، ما هنوز در راهیم و راه‌های نرفته‌ی زیادی پیش رو داریم. هنوز مانده تا روزهای خوبمان، هنوز مانده تا رهایی، هنوز مانده تا پا را روی پا انداختن و درنهایت شعف، به دستاوردها نگریستن.
          قول می‌دهم برایت همان خانه‌ی سبز و روشن و رنگ‌ اندودی که دوست داشتی، در یک گوشه‌ی دنج، وسط یک باغ، دور از آدم‌ها... بسازم، جایی که بهار از دیوارهایش بریزد و خورشید از سقف و پنجره‌هایش چکه کند. جایی که هیچ اندوهی راه خیابانش را بلد نباشد، جایی که آرام باشی. قول می‌دهم تا آن زمان دلخوشی‌های بیشتری به دست آورده‌باشی و بشود با خیالی آسوده و یک دل سیر، زندگی کنی. قول می‌دهم کتاب‌های بیشتری بخوانم و آگاهی‌ات را بیشتر کنم، قول می‌دهم بیشتر مراقبت باشم، بیشتر دوستت داشته باشم و به توانمندی‌ها و ویژگی‌های منحصر به فردی که داری، تکیه کنم.
          قول می‌دهم به کسی جز خودت وابسته نباشم و با کسی جز خودت از سختی‌های راه، نگویم. قول می‌دهم فاصله بگیرم از تمام چیزها و آدم‌هایی که غمگینت می‌کنند و نزدیک‌تر شوم به هرچیز و هرکسی که به تو انگیزه و آرامش می‌بخشد.
          
          خودم جانم! نگران آینده نباش، روی سخت‌کوشی من حساب کن، من از پس همه چیز بر خواهم آمد.
          تو فردا را همانگونه تصور کن که دوست داری، من تلاش می‌کنم و می‌سازمش،
          قول می‌دهم...

_autistic_

@seta_ssss 
            بوووووووووووووووس
Reply

hopishinee

@kimmbn82 ::::)))) خایلی خوب بید تنکیو لاولی
Reply

_autistic_

@seta_ssss 
            نهههههههههههههه
            من بی تو نمت
            نویسندشو دوست
Reply