سلام لیسیدنیها^^
فکر کنم تا الان متوجه شدین که جهان گمشده مدت زیادیِ که آپ کردنش متوقف شده، در این مورد اومدم یه اطلاعی بدم و عذرخواهی کنم از کسایی که خیلی منتظر پارت جدیدشن.
از اونجایی که من امسال کنکور دارم و کلا سال مضخرفیه، تغییراتی که دادن و استرسی که به جای کمتر الان بیشترم شده. به هرحال الان نزدیک کنکوره و حدودا دوماه مونده و فکر کنم برای گفتن اینا دیر اومدم یکم. اونایی که مثل من کنکورین براشون ارزو موفقیت دارم.
جهان گمشده و همچنین سوردیزل بعد کنکور آپ میشن و از تمام کسایی که منتظرن و چندین بارم پیام دادون معذرت میخوام برای این تاخیر.
لیس به همتون.
دوستتون دارم، حسنا^^
نشستم جهان گمشده رو از اول خوندم و این حرف واریشان، چقدر قشنگ و عمیق بود، زیباترین ابراز احساسات:
در من، قلبهای زیادی میتپند، روحهای زیادی زندگی میکنند. هر کدام مال گمشدهای بودند که عاشق بود، دلتنگ بود، غمگین بود و ستارههایی فراوانی داشت. سیمرزهایی پیش میآمد که عاشق بودم، عاشق شخصی که نمیدانستم کیست، دلتنگ بودم، غمگین بودم و مملو از احساساتی بودم که از آن قلب و روح من نبودند.من چیزهایی را حس کردم که از آن من نبودند؛ تنها چیزی که گنج خودِ خودم بودم، تنهاییای بود که راهی برای فرار نداشت. هیچ دری برای خروج و هیچ پنجرهای برای دیدن جهان بیرون وجود نداشت.تو دری برای فرار من از تنهایی شدی باپرید عزیزم. برایم اهمیتی ندارد که تو ستارهام هستی یا نه؛ تنها چیزی که از آن به درستی آگاهم این است که من عشق را نه با قلبها روحهای دیگرم، بلکه با قلب و روح خودم عمیقا حس کردم.
من با تنها قلب و روح حقیقیِ خودم، تو را عمیقا دوست دارم. حتی اگر تو ستارهام نباشی، من حاضرم بخاطر تو ستارهام را نادیده بگیرم باپرید.