. سلاام. میدونم مدت خیلی زیادی نبودم چون اکانتم تقریبا به فنا رفته خیلی سعی کردم برش گردونم یا کس دیگه ای واردش بشه اما نشد همین الان هم به بدبختی دارم اینجا پیام میذارم تقریبا تنها کاریه که از
دستم بر میاد چون دوست دارم بوک ادامه پیدا کنه قرار شد از اول توی اکانت سپی شروع کنیم. ممنون از همه. لطفاً حمایت کنید^_^
@sepi1919
@thesmiledealer بیب مرسی که با داستان قشنگت آشنام کردی اکانت من تقریبا نابود شده بخاطر همین داستانم تو یه اکانت دیگه درحال آپه اگه دوست داشتی میتونی اونجا ادامش بدی^_^
. سلاام. میدونم مدت خیلی زیادی نبودم چون اکانتم تقریبا به فنا رفته خیلی سعی کردم برش گردونم یا کس دیگه ای واردش بشه اما نشد همین الان هم به بدبختی دارم اینجا پیام میذارم تقریبا تنها کاریه که از
دستم بر میاد چون دوست دارم بوک ادامه پیدا کنه قرار شد از اول توی اکانت سپی شروع کنیم. ممنون از همه. لطفاً حمایت کنید^_^
@sepi1919
هری من میدونستم اون بوسه توی فرودگاه آخرین بوسهست اما تو متوجه شدی؟
دونستن درد داره.
دونستن آخرین بار هامون پاهامو زنجیر کرده بود و تا وقتی که هواپیما پرواز کرد میخواستم برگردم.
وقتی رسیدم توکیو توی فرودگاه نیم ساعت داشتم به برگشتن فکر میکردم.
اما تو نباید میدونستی...
تن من بدون جسم تو ناقص ترین خلقت هستیعه.
مثل سرزمین بدون ساکن.
میشه به داستان کوتاه و بسیار رمانتیک 《آنجل آف ماین》 سر بزنی؟ داستانش متفاوته.
بوس روی چشمات♡
https://my.w.tt/KTiWwCK90ab