خیلی دورم از سالهایی که اینجا بودم
اونقدر که حتی دل تنگش میشم
با این حال که دردناک بود یه سری چیزا
دلم میخواد اینجارو بزنم بترکونم که هر بار که میام خاطراتم زنده نشه
خیلی دورم از سالهایی که اینجا بودم
اونقدر که حتی دل تنگش میشم
با این حال که دردناک بود یه سری چیزا
دلم میخواد اینجارو بزنم بترکونم که هر بار که میام خاطراتم زنده نشه
از دانشگا رسید فقط بم دوازده واحد ایشالا هر سه شنبه بشم سوار قایق برم هرمز من
شاید برم رو دز من
مممنننن یه روز میرم یه جا که مردمش اهل حالن
(الکی میگم هیژده واحد بم رسید ولی من میرم یه روز یه جاااا که مردمش اهل حااالن)