من خیلی حس بدی دارم
کاملا روال داستان دستمه اما فقط نمیدونم پارت بعد رو چی بنویسم و وقتی میبینم بوک ریدر داره بشدت عذاب وجدان میگیرم و واقعا هم ایده ی دوست داشتنیه ::::"»
سلام عزیزم
من یه نویسنده ی پیرم که بعد پنج سال فعالیت اکانتش پاک شد و ۷ تا کتابش از بین رفت اما قرار نیست ناامید بشم دارم از صفر شروع می کنم ممنون میشم یه سر بزنی به اکانتم و اگه خوشت اومد حمایت کنی ❤
من خیلی حس بدی دارم
کاملا روال داستان دستمه اما فقط نمیدونم پارت بعد رو چی بنویسم و وقتی میبینم بوک ریدر داره بشدت عذاب وجدان میگیرم و واقعا هم ایده ی دوست داشتنیه ::::"»
هلو ♡
میتونم بوکم رو بهت هدیه بدم؟
فقط برای اینکه بتونم بهت بدمش باید تا کتابخونه ی دوکایه غوژ در پاریس بیای و باهم یه فنجون قهوه بخوریم .
و حالا بهت تقدیمش میکنم ♡
امیدوارم به کتابم شانس بدی و نظرتو راجبش بهم بگی♡<♡
https://www.wattpad.com/story/302792501?
سلام دوست عزیز♥️
داستانی دارم که کاملا از کلیشه پرهیز کرده و باعث میشه عاشقش بشی
صداش کن: نغمه ایی از خون و خاکستر
به قول خودم جنایی-رمانتیک خونی داستان متفاوتی که میدونم عاشقش میشی
فصل دومش رو تازگی شروع کردم...
در اختیار شماست
https://www.wattpad.com/story/283773953
هلو بستی،
میخوام بهت یه کتاب هدیه بدم ولی قبلش ،
بیا باهم بریم توی خیابونای لندن دور دور
و بعد یه سری به پارکی که زیام باهم آشنا شدن بزنیم و از کافه ای که زین برای لیام شکلات داغ خریده ،
هر خوراکی ای که دوست داریم بخریم و تا رسیدن به محلی که کتاب رو گذاشتم با خوردنشون مشغول شیم ،
همینجاست
* کتاب رو به سمتت میگیرم
برای تویه ، میدونم چیز با ارزشی نیست ولی با عشق بهت میدمش:)
لاو یو❤
https://www.wattpad.com/story/305086937?