itsnasyi

یادم رفت گزینه اعلام به همه رو بزنم پس بیاید یبار دیگه" بوک جدید سپ نوشتم. با اینکه هیچکس نیست صدا داره تو اکانتم اگو میشه (درد و نفرین)
          	https://www.wattpad.com/story/271353763

sokigirl7

من تو واتپد میپلکم هنوز-همه چی تغییر کرده ولی اینجا یجور تسکینه
          	  پس ممنونم که می‌نویسی
Reply

Aj_9513

سلام خوشگلم ببخش که بدون اجازه وارد مسیج بوردن شدم.
          من دارم یه فیک مینویسم خوشحال میشم بخونیدش، نظراتتون رو بهم بگید چون من از ایده های زیباتون استفاده میکنم تا روند کارمو بهتر کنم پس منتظرتونم
          
          
          
          
          
          https://www.wattpad.com/story/401068333?utm_source=android&utm_medium=ir.nasim&utm_content=share_reading&wp_page=library&wp_uname=Aj_9513
          

XWVhXW

میشه لطفاااا فصل دوم سایلنت رو اپ کنییییی؟ خواهششششش

OT7_namjin_9294

@itsnasyi عههههه واقعا کنسله؟ نهههه تروخدا بنویس آپ ㅠㅠکن. من عاشققققش بودم خب. فصل دو میخااااام
Reply

XWVhXW

@itsnasyi عه اقااا ولی گفتی میخوای فصل دوم‌ بدی بهمون با اون کاور جذابشششش
Reply

itsnasyi

@XWVhXW فصل دومش کنسله جیگر T-T
Reply

itsnasyi

یادم رفت گزینه اعلام به همه رو بزنم پس بیاید یبار دیگه" بوک جدید سپ نوشتم. با اینکه هیچکس نیست صدا داره تو اکانتم اگو میشه (درد و نفرین)
          https://www.wattpad.com/story/271353763

sokigirl7

من تو واتپد میپلکم هنوز-همه چی تغییر کرده ولی اینجا یجور تسکینه
            پس ممنونم که می‌نویسی
Reply

itsnasyi

میدونم پرنده دیگه تو واتپد پر نمیزنه این روزا ولی اومدم معذرت خواهی کنم از اونایی که کراکز رو میخوندن چون آنپابلیشش کردم. دیگه دیدم داستانش داره چرت میشه و نمیدونستم چجوری درستش کنم. منم رو مخم میره اگه یه بوکی نصف نیمه میمونه باید یه بلایی سرش بیارم. شرمندم دیگه ببخشید T-T

thoespy

خیلی هیجان و شوق‌اشتیاق بود…زندگی واقعا پیرمون میکنه
Reply

itsnasyi

@thoespy دقیقا، اونموقع که شلوغ بود دور هم جمع بودیم و چرت ترین بوک های همو میخوندیم و کلی خوش میگذشت :)
Reply

DejavuRaven

وقت بخیر لاو؛فیکشنِ کوچیکِ من تازه به‌پایان رسیده و به حمایتِ تو و نگاهِ ارزشمندت نیاز داره!خوشحال میشم اگه بتونم چند دقیقه‌ای رو میزبانِ نگاهت باشم~
          
          - نگاهِ تیره‌رنگِ تو رُلِ سیگاری بود که با عطرِ شکلاتیش قلبم رو به‌آغوش کشید و آخرین قطره از تردیدِ توی وجودش رو دود کرد.
          - پس حالا بذار به‌جای عطرِ شکلاتیِ چشم‌هام،لب‌هام تبدیل به دراگی بشن که تاابد بهشون اعتیاد پیدا می‌کنی.
          https://www.wattpad.com/story/377098996?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=DejavuRaven