Tani

سلام٫ بنده درحال مووان کردن از یه فروپاشی روانی هستم تازه از کارم استعفا دادم و راجب فیکشن از این هفته برای جبران استارت میخوره دوباره و اپلود میکنم پارتای اینده رو مرسی از قندعسلایی که صبر کردن تا اینجا بوس بهتون

سلام ببخش شاید دیر شده باشه ولی الان دیدم پیامت رو 
          تولدت مبارک باشه عزیزم امیدوارم سال جدیدی که بهش وارد شدی زیبا تر و خوب تر از سال قبل تولدت باشه و در سن جدیدت موفقعیت های زیادی به دست بیاری و یادت باشه که هیچ وقت تنها نیستی ما اینجاییم

تولدت مبارک خوشگلممممممم^^
          امروز که نشد ولی امیدوارم بقیه ی روزات بهتر باشهههه
          بیا بغلممممم
          مینبنرتربنبتن
          حالا چند ساله شدی؟ಥ_ಥ

امروز تولدم بود٫ روزم با زشتی و ناراحتی شروع شد و الانم فکرکنم با همون زشتی صبحگاهی داره تموم میشه.
          همین الان کتاب شب های روشن رو تموم کردم٫‌قلبم سنگین تر شده فکر میکنم. تقریبا پنج دقیقه ای بود نگاهم‌ به دیوار روبه روم بود و داشتم این حجم از غم رو هضم میکردم.
          افسوس زیاد برای ناستنکای عزیز…

شیرینک‌ها پارت هفتم “ از طریق لنز” اپلود شد منتظر نگاهاتونه

من خیلی سست اراده و بدبختم بزور جلوی خودمو گرفتم اپ نکنم پارت جدیدو

فردا پارت جدید تقدیم نگاهاتون میشه نانازای مامان

فیکشنم یکم بره جلوتر دلم میخواد بشینم باهاتون راجب شخصیتا غیبت کنیم

خوشگل موشگلا پارت شیشم اپ شد٫ امیدوارم لایق چشماتون باشه

کاش یه کاراکتر گیم بودم زندگیم از قبل برنامه ریزی شده بود و استرس اینو نداشتم مثل الان که تو گوه گیر کردم چیکار کنم