kallamari

سلام و شب/ روزتون بخیر
          	میخواستم بگم که من دیگه اینجا فعالیتی ندارم. ممنونم برای این همه ساپورتی که انجام دادین و اینو بدونید که همیشه توی قلبم جا دارین
          	ولی متاسفانه دیگه اینجا فعالیتی ندارم و شاید حتی واتپدمم حذف کردم
          	میتونید از طریق لینک ناشناسی که داخل بیوم هست باهام در ارتباط باشید
          	و اینکه خوشحال میشی داخل دیلی ای که توی تلگرام برای یونمین زدم عضو بشید.
          	کافیه توی تل Yoxnmin رو سرچ کنید.
          	ممنونم برای زمانی که گذاشتید،
          	دوستون دارم.
          	-ماری

ava10504

@kallamari دلم برات تنگ شده مارییییی
Reply

blackestship

@-llV3L سلام خوبی؟
          	  میشه بپرسم تو هیچ راه ارتباطی ای رو با ماری میشناسی؟
Reply

blackestship

@mortzanasr سلام خوبی؟:)
          	  میخواستم بدونم تو لینک ناشناس رو داری ؟
          	  من واقعا باید باهاش حرف بزنم:)
Reply

hastii_BTS

سلام.......... 
          چییییییشششدددههههه!!!؟؟؟؟؟ 
          به خدا ببخشید بی اجازه اومدم ولی خدای چرا همشون پاک شدن!!!!!؟؟؟؟ 
          میخواستم بیام برای بار n ام بخونم.... ☹︎

Kookv_Jk_V

ببخشید، بی‌اجازه وارده مسیج بوردت میشم.عزیزم،اما خوشحال میشم اگه دوست‌داشتی یه‌نگاهی به بوکِ فیک‌چت‌هام بندازی و اگه خوشت‌اومد ازش حمایت کنی و ریدرش بشی~♥
          
          https://www.wattpad.com/story/402084858?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Kookv_Jk_V

jkscorp

جئون جونگکوک، جانشین امپراطوری اژدهای سیاه، زاده‌ی گناه و گلوله، از لحظه‌ای که چشم گشود، جهان برایش چیزی نبود جز ترکیبی تباه از خیانت، فحشا و کودکی و جوانی‌اش زیر سایه‌ی مافیا گذشت. تروما‌های گذشته، چون زهر در رگ‌هایش جاری‌‌اند و هر شب او را از درون می‌جَوَد، اما درست با قرار گرفتن جیمین، پسری با نوری در چشمانش، همان‌قدر آرام و همان‌قدر خطرناک، توانست بخشی عظیمی از دردهایش را خاموش کند و آن پسر توانست کمی هم که شده ارتباط میان جونگکوک و تهیونگ، آشنایی که برایش فرقی با یک غریبه نداشت را سامان دهد.
          
          • برشی از متن:
          «حالا میفهمم که من هیچوقت تو رو نداشتم و چیزی رو که هیچوقت نداری از دست هم نمیدی؛ برای همین همیشه تمرکزم روی تو بود، چون این آسون‌تره که رو چیزی که نداری تمرکز کنی، جونگکوک.»
          
          
          • Couples: Vkook / Kookmin / Vmin
          
          • Genres: Dark / Harsh / Smut / BDSM / Action / Crime / Mystery
          
          https://www.wattpad.com/story/278980633?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details&wp_uname=jkscorp

VK-Cheri

سلام عزیزم ببخشید بی اجازه توی مسیج بوردت پیام میزارم ‌‌..
          خوشحال میشم اگر دوست داشتی یه سر به فیکم بزنی..
          
          
          
          پسر دستش رو روی سینه مرد مقابلش گذاشت و لب زد : وقتی بچه بودم ارزوی پرواز داشتم ! 
          حس آزادی و سرخوشی وقتی که بین هوا معلقی .. بدون اینکه هیچ فکر و سنگینی احساس کنی "
          قطره اشکی به ارومی از گوشه چشمش چکید و مردمک های لرزونش روی صورت اروم مرد نشست : میای باهم پرواز کنیم ؟"
          
          https://www.wattpad.com/story/374360976?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=VK-Cheri

DejavuRaven

"من برای عشق زنده موندم و زندگی کردم؛ برای عشق ادامه دادم و تسلیم نشدم؛ برای عشق قوی موندم و تحمل کردم؛ من برای عشقِ تو جنگیدم و هیچ‌چیز برام والاتر از مرگ برای عشق تو نیست! فاصله هرگز مانعی برای عشق نیست! هیچ‌وقت نبوده! اما سوالی که قلعه‌ی ذهنم رو هر شب آشوب می‌کنه اینه که وقتی من گریه می‌کنم، گونه‌های توام خیس می‌شن؟ چون من تک‌تک تپش‌های قلبت رو روی پوست و خونم و توی عمیق‌ترین نقطه‌ی قلبم حس می‌کنم! با دردهات درد می‌کشم، با اشک‌هات اشک می‌ریزم و با زخم‌هات از بین می‌رم."
          
          https://www.wattpad.com/story/352904770?utm_medium=link&utm_source=android&utm_content=story_info