سلام بروبچ، خوبید...بچهها من ۲۰۰۰ کلمه پرنس پوهانگ رو نوشتم اما متاسقانه یه مهمونی خیلی بزرگ قراره خانوادهام بگیرن من رو هم به عنوان کلفت استخدام کردن. خلاصه که شاید نتونم تا جمعه یه کلمه هم بنویسم
بچهها نمیدونم چرا این مسیج رو مینویسم اما میخوام یکم درد و دل کنم.
شاید باورتون نشه یه پارت چقدر از یه نویسنده انرژی میگیره، چقدر باید سناریو رو تصور کنه و چند دور از روی نوشتهاش بخونه که ببینه احساسات رو درست منعکس کرده یا نه. من این کار رو با عشق انجام میدم و حتی اگر پول میتونستم بگیرم برای این کار هیچ وقت انجامش نمیدادم.
اما بچهها فرای از این واتپد هر کدوممون یه زندگی داریم، یه سری درگیری داریم تو زندگی و من میتونم بگم الان وسط یه جنگ تمام عیارم چون میخوام از لحاظ شغلی پیشرفت کنم و یه سری چیزها رو تغییر بدم. زنگ تفریحم و دلخوشیم اینه که با شما باشم، اینجا بیام، بنویسم، کامنتها رو بخونم و بخندم...مخصوصا از دست مهسا^_^
این یه دردل ساده بود که میخواستم بکنم چون حس میکنم فشار روحی دیگه داره زیاد از حد میشه، نترسید با وجود روح داغونم بازم پرنس پوهانگو به موقع از من دارید:)
و اینکه در اخرمیخوام ازتون بخوام اگه این چند روز دعا میکنید، کنارش یکی از آرزوهاتون رو برای خودم قرض بگیرم...برای من هم آرزو کنید، ارزو کنید مشکلم حل شه...
برای من هم دعا کنید، آرزو کنید، هر جور که میدونید...
بدونید شما دوستای ناشناس منید که خیلی دوستتون دارم❤️
مننن تازه اینو دیدممممم.نمیدونم منظورت از مهسا منم یا نه ولی تو یکی از نویسنده های مورد علاقمی هروقت میبینم فیکتو اپ میکنی اینقد خوشحال میشم که کل روزم ساخته میشه.امیدوارم همیشه موفق و خوشحال باشی منم سعی میکنم تا جایی که از دستم بر بیاد حمایتت کنم نویسنده ی عزیز با این قلم و ذهن خوشگلت♥️♥️♥️♥️
یه خبر خوشحال کننده...پرنس پوهانگ توی هشتک جینکوک اول شده^_^...
گیلی گیلی گیلی...خیلی خوشحالم واقعا میگم...ممنونم از شما که داستان رو حمایت میکنید❤️
برای این اتفاق خوب و هم چنین عید نوروز،پارت جدید آپ شد
@kookjin_dreamland چرا هیچکدوم از مسیج بردا برای من نیومده بود؟ الان که دارم میبینم چقد پیام اومده و من چیزی نگفتم واقعا خاکتوسر دشمنای کوکجین بکنن
با اینکه دیره ولی تبریک میگم که فیک هشتگ اولو گرفته چون زیبا نوشته شده و نویسنده خوبی مثل تو اینو نوشته
سلام الان من تو مراسم عروسیم ولی ذهن و فکرم پیش کوکجین فیکشن پرنس پوهانگ هست :)
اصلا از وقتی شروع کردم به خوندش فقط دارم راجبش تصور میکنم که یه روزی جین و جونگ کوک چقدر عاشق هم میشن و همو بغل میکنن اشک میریزین برای هم.. خیلی شدید منتظر عشق پر شور و واقعیشونم از اوناس که تو کمتر فیکی پیدا میشه.
میخواستم بگم وجود من پر از کوکجین فیکت شده