@lilteddyco
سلاااااام!
امیدوارم وریتی رو دوست داشته باشی
لطفا هروقت که وقت داشتی... برام نقدش کن
شخصیت پردازی، روند داستان، احساسات، وقایع، قلمم و همه چی! من واقعا خوشحال میشم
ممنونم بابت ووت و ردینگ لیست
@lilteddyco خیلیییییییی ممنونم عزیزم یکی از قشنگترین حرفایی بود که درباره بوکم بهم زدن یه دنیا ممنونم
*کنار زدن پرده ها
ماه ناکامله اما همچنان زیباست
خیلی از آدمام همینن مگ ن؟
*گذاشتن دو تا چایی دارچینی و کیک شکلاتی
*نگاه کردن ب ساعت
هنوز مونده
ولی همون کلیشه‌ی "میخواستم اولی باشم"مانع میشه
*لبخند زدن
*محکم بغلت کردن
امیدوارم سال بعد این موقع وقتی داریم زیر بارون میرقصیم جشن بگیریم
وقتی بهترینای دنیات محقق شدن
و لبخند جزو دائمی زندگیت شده^^
*بوسیدن پیشونیت
تولدت مبارک آتریا
ستاره‌ی تازه متولد شده‌ی دنیای من
@vega_ASTERIA خب میدونی،من یا بغل نمیکنم،یا اگر بکنم سعی میکنم استخون شکون باشه یه جورایی با سفت بودنش حس میکنم دارم به طرف میکنم چقدر دوسش دارم و این یکم دردناک معنی میشه هاهاها *مالیدن موهام بهت *ناموسا هروقت از این حرفا تو چت میگم دارم از خنده جر میخورم،چون یکم اینجور چیزا غیر واقعیه یونو
@lilteddyco درسته :)♡ آه از این بغلا:) نمیدونم فحش بدم یا ن تا حالا جز مامانم کسی از این بغلا بهم نداده *سافت شدن *سفت کردن حلقه بغل
*نوازش پروفایلت
*گذاشتن صفحه ای ک فقط نوای بارون رو داره تو گرامافون
این روزا حال آسمون اینجا اینطوری بوده
بارونی
*نشستن روی مبل و ریختن چای دارچینی
طرفدارش نیستم
اما دوری ازش بدجور باعث شده بود دلتنگش بشم
تو چی؟
@vega_ASTERIA ته ذهنت نگهش دار همیشه عاشق اینم که یکی عادتامو بدونه ولی همچین کسی هنوز پیدا نشده،مثل همون روز تولدم میمونه که یاد کسی نمیمونه
*بیرون آوردن سرم از پشت دیوار
آتریام اینجاست؟
هوم؟
*بیرون اومدن و قدم گذاشتن ب داخل
*نشستن روی صندلی و اشاره زدن
تو نمیشینی؟
* انداختن یک پا روی دیگری
شناخت زمان میبره
و من کشف رو ب توضیح ترجیح میدم
اما گاهی لازمه
من کسیم ک معمولا شروع کننده نیست اما همراهیت میکنه، دیر دلتنگ میشه و بیرون رفتن آدما از زندگیش رو میپذیره و فراموش میکنه اما ن همیشه
اینا دال بر بی علاقگی نیست
اولی نیستی آخری هم نخواهی بود
ویژگی هایی از من برای دیگران آزاردهنده ست و دلخورشون میکنه
ولی ب هر حال چ پذیراشون بشی چ ن آتریا خواهی موند برای من
*کنار زدن پرده ها
خورشید سوزان تر از همیشه میتابه
گرمه اما خیلیا از سردی مینالن
شنیدیشون مگه نه؟
*گذاشتن گلا توی گلدون و روی میز
آفرودیت میگه نباید چیدشون باید گذاشت زنده بمونن تا وقتی خودشون از بین ببرن
*نشستن روی صندلی و انداختن پایی روی دیگری
ولی من مرگ با هدف رو ترجیح میدم و اونقدری قدرت دارم که تحمیلش کنم ب این رزای قرمز و مشکی
*لبخند زدن و ریختن چایی تو فنجونای سفید
چایی همیشه کمک کننده ست
وقتی برف به شیشه میزنه و سرما در آغوشت میگیره
وقتی هوای شب زنده داری تو سرت میپیچه
وقتی دوستی رو بعد از مدت ها دیدی و میخوای بیشتر پیش خودت نگهش داری
*گذاشتن یکی از فنجونا جلوت
این خونه باید بوی مهتاب بگیره ستاره
گرد ماه رو برات به یادگار میذارم