
Mamadshadram
فراموش کرده ام خانه ام را و حال در جایی دیگر که هیچ کس، حتی خودم، نشانی از آن ندارد، سکنی گزیده ام، منتظرم، منتظر کسی که پیدایم کند، با هم بشینیم و گریه کنیم و به خانه برگردیم، میدانم هیچگاه، هیچ نبوده ام، توقع پیدا شدن نیز برایم آرزویی پوچ به درازای ۱۲ سال بوده است و آرزوی پیدا کردنش از آن نیز پوچ تر، امروز، اما، خواستم از تو تشکر کنم، که امروز برایم، با گفته های گذشته ات، احساساتی را زنده کردی که چندین سال است فراموششان کرده بودم از تو ممنونم..

lollipop_a
@Mamadshadram بعد از خوندن پیامت حس عجیبی بهم دست داد تو شرایط خوبی نبودم که دیدمش ولی الان که دارم تایپ میکنم یه لبخند کوچیک گوشه لبمه یادآور روزایی شدی که طعم شیرینشو خیلی وقت بود فراموش کرده بودم.. من از تو ممنونم هم بخاطر پیامت هم بخاطر بوک و قلم قشنگت
•
Reply