بی نظرم بودن گرینری جوری اذیتم میکنه که حتی خوابیدن توی یه جنگل پر حشره هم اذیتم نمیکنه... حداقل کاش مثلا با 2k سین میشد میتونست ووت هاش 1k بشه و میدونم که این تقصیر خودمه
بی نظرم بودن گرینری جوری اذیتم میکنه که حتی خوابیدن توی یه جنگل پر حشره هم اذیتم نمیکنه... حداقل کاش مثلا با 2k سین میشد میتونست ووت هاش 1k بشه و میدونم که این تقصیر خودمه
من نمیخوام فیکشن خوندن و واتپد و ترک کنم و اینه که منو میترسونه:.... اینکه ازش فاصله بگیرم خیلی آسونه اما آیا بدون اون هم میتونم زندگی کنم؟ تا دیروز جوابش و فهمیدم... رگ بدون خون نمیتونه و معتادم بدون موادش.
تصمیم گرفتم بشینم این اخر هفته گرینری از اول خودم بخونم و دوباره وقتی افتادم توی جریان داستان تند تند بنویسم و دوباره شروع کنم به اپ کردنش:) هیچ قولی درباره اپدیتش نمیدما چون خیلی بدقولم^^ ولی اگر هنوز کسی دنبالش میکنه لازم دونستم بهش خبر بدم