جدی جدی داره میره.
فردا ساعت هفت صبح واسه همیشه میره. تموم میشه. دیگه هیچوقت نمیتونم ببینمش.
فردا بخش بزرگی از زندگیم ازم جدا میشه و من حتی نمیدونم واسه بار آخر برم ببینمش یا نه.
دوسش دارم. هنوزم دوسش دارم ولی فکر نمیکنم بتونم باهاش روبهرو بشم. همین الانم دستام میلرزن چطوری ببینمش اخه.
نمیتونم به خودش بگم ولی اینجا میزارم که بمونه.
تا آخر عمرم دوستت دارم عزیزترینم و حتی ذرهای از علاقهم بهت کم نمیشه:)