بچه ها سلام اول از همه میخواستم بگم که عاشقتونم و ممنونم از حمایتتون توی این مدت که نبودم از ته دلم
واقعا مایلم که پارت جدید بزارم
ولی دسترسیم به اینترنت و فیلتر شکن در حد عهد تیرکمون سنگی شده این مدت
حتی مطمئن نیستم این مسیج بوردی ک مینویسم برسه دستتون
مخلص کلام اینکه به محضی که این مشکل حل بشه با start from the ending دور همیم دوباره :)
Love you guys all ♡♡
بچه ها سلام اول از همه میخواستم بگم که عاشقتونم و ممنونم از حمایتتون توی این مدت که نبودم از ته دلم
واقعا مایلم که پارت جدید بزارم
ولی دسترسیم به اینترنت و فیلتر شکن در حد عهد تیرکمون سنگی شده این مدت
حتی مطمئن نیستم این مسیج بوردی ک مینویسم برسه دستتون
مخلص کلام اینکه به محضی که این مشکل حل بشه با start from the ending دور همیم دوباره :)
Love you guys all ♡♡
عرضم به خدمتتون که این پارتی که آپ شد این دفعه توی بوک طولانی ترین پارت بود تا اینجا و همچنین فلاپ ترین :)
یه دلیل به من بدین که پارت بعدی رو چرا اصلا پابلیش کنم :)
البته که همون چند نفر از بچه هایی که ووت و کامنت دادن واقعا واسم ارزشمند هستن
.
.
گایز تا اطلاع ثانوی پارت بعد نداریم با این توصیفات :) ♡
میخوام این فف رو بهتون معرفی کنم و بگم چرا اینقدر دوستش داشتم و چرا کلا توی این سبک می پسندم با اینکه بوک خودم به این قشنگی نیست حقیقتا !!
و اون دلیل اینه که توی این فف داره نشون میده دونفر با ایشوز های شخصیتی که داشتن عاشق هم شدن با هم وارد رابطه شدن و کم کم تلاش کردن تا ربطه شون شکل بگیره و کنار هم با حرف زدن مشکلاتشون رو حل کردن !
بدون نیاز به هیچ گونه بگایی برای افزایش جذابیت داستان !
عاشقش شدم !
اگه دنبال یه چیز منطقی و در عین حال رمانتیک و قشنگ و یکمی خنده دار میگردید این بهترین انتخابه ! البته تقریبا همه بوک های این نویسنده مورد علاقمن ولی این یکی متفاوت تر
https://www.wattpad.com/story/260377128
آدما وقتی میفهمن دوستشون داریم جری تر میشن واسه خورد کردنت
وقتی میفهمن نگرانشون میشیم بیخیال تر پوزخند میزنن !؟
.
.
یه روز توی همین مسیج بورد یکی از مسیج هام رو بهت نشون دادم که دلم شکسته بود از یه نفر و گفتم اون شب بد ترین شب زندگیم بود
الان دارم از این مینویسم که دلم رو چجوری شکوندی و حتی سعی نکردی درستش کنی در حالی که بد ترین شب زندگیم هم نیست
.
.
حرفای اینجا هیچ وقت پاک نمیشه پس دارم اون روز رو میبینم که واتپد رو باز کردم و چشمم میوفته به این متن و میخندم و میگم چقدر عجیب که دیگه هیچی از اون آدم یادم نمیاد :)
واقعا واسه خودم متاسفم -_-
داشتم پروفایل رو عوض میکردن بعد از سالها
چند بار وسوسه شدم عکس اونی که دوستش دارم رو بزارم پروفایل :/
چی میگذره توی این مغز احمق ..