سلام سلام؟
بعد قرن ها اومدم واتپد و فقط خدا میدونه که به محض ورودم چقدر دلم برای شیطونکای خودم تنگ شد.
داشتم فکر میکردم که فیکی که چند وقته قصد نوشتنشو دارم رو شروع کنم ؛اما مطمئن نیستم که وقت نداشتم اجازه میده که تعهد داشته باشم یانه!
از آخرین داستانی هم که نوشتم بیشتر از یکسال گذشته ...
اما دلم بی نهایت نوشتن رو طلب میکنه !
شاید باورتون نشه اما قلمم به طرز معجزه طوری خوب شده !
یعنی حداقل خودم که اینجوری فکر میکنم :)
و این یعنی مقاله های تخمی تخیلی دانشگاهمون بی تاثیر نبوده ...
خلاصه که ...
بنظرتون شروع کنم؟
کیم تهیونگ و جىٔون جونگکوک تو سن کودکی متهم به قتل عمد میشن و بخاطر اینکه به سن قانونی نرسیدن وارد موسس اصلاح و تربیت که فرقی با زندان یا تیمارستان نداره میشن و چی میشه اونجا همدیگر ملاقات کنن ؟
-------------------------
تکیه داد به دیوار سرد اتاقش
زانوهاش و بغل کرد
یه قطره اشک از چشماش چکید؛)
آهنگ غمگین زیادی رو مخش بود
روش دوتا پتو بود ولی میلرزید
از سرمای قلب یخ زدش . . .
از شدت قلب درد چشماشو بسته بود
که هیچ چیزی حس نکنه
مدام زمزمه میکرد!
چیزی نیس! اینم میگذره!
عادت میکنی عادت میکنی!
عادت میکنی!!!
I think you'd like this story: "Boy A"Vkook"" by Seti656700 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/370335533?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Seti656700
خوشحال میشم نگاهی بندازید :)
سلام سلام؟
بعد قرن ها اومدم واتپد و فقط خدا میدونه که به محض ورودم چقدر دلم برای شیطونکای خودم تنگ شد.
داشتم فکر میکردم که فیکی که چند وقته قصد نوشتنشو دارم رو شروع کنم ؛اما مطمئن نیستم که وقت نداشتم اجازه میده که تعهد داشته باشم یانه!
از آخرین داستانی هم که نوشتم بیشتر از یکسال گذشته ...
اما دلم بی نهایت نوشتن رو طلب میکنه !
شاید باورتون نشه اما قلمم به طرز معجزه طوری خوب شده !
یعنی حداقل خودم که اینجوری فکر میکنم :)
و این یعنی مقاله های تخمی تخیلی دانشگاهمون بی تاثیر نبوده ...
خلاصه که ...
بنظرتون شروع کنم؟
اومدم ازتون عذر خواهی کنم برای اینکه این چند وقت آپ نکردم...
ولی خب هممون میدونیم که حالمون خوب نیستو حوصله هیچ چیزیو نداریم!
هممون یه هدف مشترک داریم که دوست داریم بهش برسیمو براش تلاش میکنیم:)
پس لطفا دلگیر نشین ازم ،دایرکتاتونو خوندم وازتون خیلی ممنونم بخاطر اینکه بهم لطف دارین ....
ولی ازتون خواهش میکنم مراقب خودتون باشین _عقب نکشین و دست همو محکم بگیرید!
دوستون دارم و امیدوارم دفعه بعدی که میام واتپد شکوفه ها توی بهار شکوفا شده باشن.
بیاین همو ببینیم و سالم بمونیم:)