مَری.

سلام. لطفا این متن رو بخونید یا آن‌فالو کنید.
          
          بعد از مدت‌ها دارم به اینجا سر میزنم. میدونم چقدر برای آخرین فیکیشنم بدقول و بی‌نظم بودم و همتون میدونید یکی از مهم‌ترین دلایلش این بود که از فیکیشن نوشتن خسته شده بودم و دیگه تمایلی بهش نداشتم. قبلا هم بارها گفته بودم که الف آخریشه و بعدش دیگه هیچوقت فیکیشن نمی‌نویسم. کنار شماها بهم خوش گذشت و بابتش یه عالمه ازتون ممنونم. چون خوشم نمیاد چیزی رو نصفه رها کنم تا چند وقت دیگه چپتر پایانی الف رو هم آپلود میکنم و بعدش دلیت اکانت میزنم.
          ولی،
          من بیخیال نوشتن نشدم. فیکیشن‌هامو دارم ویرایش میکنم (فعلا با دزد و دلقک شروع کردم) با اسم‌های دیگه و قلم بهتر تا تو اولین فرصت چاپ کنم. (البته مجموعه وهم قرار نیست هیچوقت چاپ یا ویرایش بشه. اون فقط یه بخش پوسیده از وجودم بود که باید می‌نوشتمش و بعد میذاشتم کنار)
          در کنارش داستان‌های جدید هم مینویسم ولی فیکیشن نیستن. قلمم خیلی خیلی تغییر کرده. خودمم همینطور. ولی هنوز خیلی از ایده‌هام به همدیگه متصل و مرتبطن.
          بهرحال شما بخاطر خوندن فیکیشن از آیدل‌های مورد علاقه‌تون اینجا بودید و ازتون توقع ندارم که حالا هم حمایت کنید ولی از اول اولشم اطلاع داشتید که مدل نوشتن من شبیه بقیه فیک‌ها نبود. سیر داستانی داشت و برومنس بود. الانم فرق خاصی نکرده. فقط اسامی کاراکترها عوض شده. بعضی از داستان‌ها کاراکترهای دختر هم دارن و به طبع ژانر عاشقانه هم اضافه شده و به کاراکترپردازی بیشتر بها داده شده. و خب قطعا مدلشون هم بیشتر شبیه کتاب شده.
          اگر دوست داشتید میتونید توی تلگرام یه سری به داستانا بزنید:
          @mari4708story
          و کنارم بمونید. 
          اگر هم دوست نداشتید که، تا همینجا هم ازتون ممنونم و امیدوارم سالم و خوشحال باشید:)

الف آپ شد

الف آپ شد.

سلام نوتیف آقای الف برام اومده اما باز نمیشه ، اشتباهی آپ کردی ؟؟؟

به حول و قوه‌ی الهی الف آپ شد

گلم من میدونم رو کجا میشه خوندش
          

الف آپ شد.
          این چپتر برای من وحشتناک‌ترین چپتر ممکن بود. آپ کردنش جرات زیادی میخواست. چون اگه نتونم اتفاقات داخلش رو تو چپترهای بعدی توجیه و تفهیم کنم، رسما با آپ کردن این چپتر خودمو به فنا دادم^^
          حقیقتا من اصلا آدم ریسک پذیری نیستم ولی این اواخر همش تو زندگیم دارم به موقعیت‌هایی برمیخورم که باید بین یه تجربه‌ای که نیازش دارم و موندن تو محدوده‌ی امن خودم، یکی رو انتخاب کنم.
          و یکی از مهم‌ترین و ترسناک‌ترینِ اون تجربه‌ها، پیش بردن بداهه‌ی الف و سپردن همه‌چیز به کاراکترهاشه..
          میخواستم آپ رو بیشتر تعویق بندازم و بیشتر روش فکر کنم ولی اگه بیشتر فکر میکردم بیشتر منصرف میشدم و ممکن بود یهو قاطی کنم و کار عجیب غریبی ازم سر بزنه. در نتیجه این چپتر با تمام ابهامات و عجایبش تقدیم شما~
          فعلا نمیخوام به بعدش فکر کنم پس شما هم چیزی نپرسید^^ [لبخند هیستریک]
          تا اینجا هم زیادی از دیوارای دورم بیرون اومدم و دارم دل به دریا میزنم و یادآوری اینکه چکار کردم فقط استرسمو بیشتر میکنه... امیدوارم نتیجه بدی ازش نگیرم و پشیمون نشم.. [لبخند مضطرب و هیستریک‌تر]

اقا فیک دلقکت رو زدی کاملش تو تلگرامته میشه لینکتو بدی من بتونم بخونم؟؟؟

اگه الف میخونید ولی تو لایبرری اد نکردید، لطفا اد کنید تا وقتی چپتر جدید آپ میشه نوتیفش براتون بیاد. الان یه اطلاعیه توش آپ کردم. حتما بخونید.

چند نفر الف رو ورژن هونهان میخوندن و اینجوری براشون سخته؟