FaezeVaez

« حالا که دارم فکر میکنم...خاکستری هم معنیِ رهایی میده. معنیِ طردشدگی. خاکستری نه سفیده سفیده و نه سیاهه سیاه. از این و از اون طرد شده. از گذشته و آینده، از دیروز و فردا! 
          اگر با سفیدی قاطی بشه، اونو از بین میبره و اگر با سیاهی قاطی بشه، سیاهی وجودش رو پاک میکنه!  
          درسته...دنیای من عین دنیای شما رنگی نیست..اما بازم دنیای منه. و من در این لحظه مجبورم اونو دو دستی تقدیم سیاهی کنم و برم. نمیدونم...من اونو رها میکنم یا درواقع اون منو رها کرده؟...»
          
          سلام عزیزم ببخشید توی مسیج بوردت پیام میذارم ❤
          اگر دوست داشتی خوشحال میشم یه سری به رمانم بزنی پشیمون نمیشی (: ❤❤
          
          https://www.wattpad.com/story/360142998?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=FaezeVaez

_whitewolff_

سوفیا..
          مغرور، جدی، سرسخت؛ و البته افسرده!
          سوفیای مغروری که از شوهر اجباریش کتک میخوره و زندگی براش معنایی نداره...
          سوفیایی که تیغ، رفیق همیشگیِ شبای تنهاشه..
          
          بهترین دوستش جولی با زیر دست پرروش ویلیام بلک، تصمیم میگیرن بدون اینکه بفهمه، شادش کنن، بهش امید بدن و زندگیشو پر معنی کنن، ولی..
          
          خوشحال میشم بهش سر بزنی بیب *-*
          
          https://my.w.tt/Y1gDLncJb8