michin_zara

عرض سلام و ادب ،
          	من دوباه بعد از یه مدت غیبت طولانی برگشتم ،
          	واقعا شرمنده ام ، جدی نمیتونستم به موقع پارت هارو بنویسم و زندگی به عنوان یه بزرگسال واقعا سخته ،
          	حقیقتا از وقتی رفتم دانشگاه بار مسئولیت هام خیلی بیشتر شدن و برای نوشتن که واقعا دوستش دارم وقت کم میارم .
          	
          	لطفا درک کنید و بخاطر این غیبت ها بیخیال حمایت ازم نشین ♡
          	چون حتی توی اون اوج خستگی هم وقتی برام کامنت میزارید همه رو میخونم و کلی انرژی میگیرم ،
          	جدی خیلی بهم لطف داشتین و ازم حمایت کردین و امیدوارم جبران کنم 
          	قول میدم سریعتر پارت هارو بنویسم و به موقع آپ کنم ، بازم معذرت میخوام ㅠ_ㅠ ♡

miso_08

@michin_zara سلاام خوش برگشتیی
          	  هممون می‌دونیم که غیر از آپ کردن فیک ها کارهای دیگه ای هم داری و همین که مثل خیلی های دیگه بدون حرفی یهویی ناپدید نمی‌شی و بعد یه مدت دوباره برمی‌گردی خودش خیلی ارزش داره. 
          	  اصلا به خودت سخت نگیر چون واقعا هرچی بزرگ تر می‌‌شی مشکلات زیاد تر می‌شن، امیدوارم بتونی از پس همشون بربیایی و بازم برگشتت رو خوش آمد می‌گم✨️
Reply

Theaurrora

جیسونگ پسری ساده و معصوم بود، ولی پشت لبخند ملایمش یه راز تاریک پنهون بود. چیزی که مینهو خیلی دیر فهمید... و وقتی فهمید، وارد جهنمی شد که جیسونگ با دست های خودش ساخته بود.
          
          -"من اون فرشته‌ای نیستم که تو تو خیال‌هات ساختی، لی مینهو... من زهر می‌ریزم تو جامی که با لبخند بهت تعارف می‌کنم. دنیامون پر شده از درد و وسواس، جایی که تنها راه زندگی کنار من، قدم زدن تو سقوطه.
          حالا بگو، می‌تونی این شیطان رو دوست داشته باشی؟ یا اینکه این عشق لعنتی، آخرش ما رو نابود می‌کنه؟"
          
          اگه دنبال فیکشن مینسونگ هستی که با لطافت شروع می‌شه ولی آروم‌آروم کشیده می‌شی به دنیای تاریکی که از اعتماد، کنترل می‌سازه و از عشق، وسواس، پیشنهاد میدم موگه رو بخونی:)
          خوشحال میشم به جمع برف کوچولوهای من بپیوندی♡
          https://www.wattpad.com/story/397971590?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Theaurrora

yashaaws

سلام این اولین فیکه یکی از دوستای منه خوشحال میشم بخونینش و حمایتش کنین:)
          https://www.wattpad.com/story/389830938?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=momoraiy

michin_zara

@miso_08 قربونت برم ، مرسی که اینقدر مهربونی ❤
Reply

michin_zara

عرض سلام و ادب ،
          من دوباه بعد از یه مدت غیبت طولانی برگشتم ،
          واقعا شرمنده ام ، جدی نمیتونستم به موقع پارت هارو بنویسم و زندگی به عنوان یه بزرگسال واقعا سخته ،
          حقیقتا از وقتی رفتم دانشگاه بار مسئولیت هام خیلی بیشتر شدن و برای نوشتن که واقعا دوستش دارم وقت کم میارم .
          
          لطفا درک کنید و بخاطر این غیبت ها بیخیال حمایت ازم نشین ♡
          چون حتی توی اون اوج خستگی هم وقتی برام کامنت میزارید همه رو میخونم و کلی انرژی میگیرم ،
          جدی خیلی بهم لطف داشتین و ازم حمایت کردین و امیدوارم جبران کنم 
          قول میدم سریعتر پارت هارو بنویسم و به موقع آپ کنم ، بازم معذرت میخوام ㅠ_ㅠ ♡

miso_08

@michin_zara سلاام خوش برگشتیی
            هممون می‌دونیم که غیر از آپ کردن فیک ها کارهای دیگه ای هم داری و همین که مثل خیلی های دیگه بدون حرفی یهویی ناپدید نمی‌شی و بعد یه مدت دوباره برمی‌گردی خودش خیلی ارزش داره. 
            اصلا به خودت سخت نگیر چون واقعا هرچی بزرگ تر می‌‌شی مشکلات زیاد تر می‌شن، امیدوارم بتونی از پس همشون بربیایی و بازم برگشتت رو خوش آمد می‌گم✨️
Reply

cho1__er1c

های‌های‌نویسنده‌مورد‌علاقمممم،متاسفم‌که‌بدون‌اجازه‌اینجا‌مسیج‌میزارم‌ولی‌خواستم‌اولین‌فیکشنی‌که‌میخوام‌جدی‌جدی‌ادامه‌ش‌بدمو‌با‌توم‌به‌اشتراک‌بزارم
          https://www.wattpad.com/story/389141782?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=cho1__er1c

michin_zara

@cho1__er1c عزیز دلمی ، هروقت تونستم میخونمش حتما ، موفق باشی ❤
Reply