mihoolee

عجیبا تنبل شدم اینجا
          	باید کونمو جمع کنم بیام اینجارو جمع کنم نخونده هارو بخونم

mihoolee

@mahrbi هرروز میگم خب دیگه دینا جمع کن بیا واتپد
          	  ولی کوه کتاب تستو امتحان ترم نمیزاره بیام
Antworten

mahrbi

@mihoolee من هنوز منتظرتمممم
Antworten

mahrbi

@mihoolee کلا دیگ نیستی
Antworten

mihoolee

عجیبا تنبل شدم اینجا
          باید کونمو جمع کنم بیام اینجارو جمع کنم نخونده هارو بخونم

mihoolee

@mahrbi هرروز میگم خب دیگه دینا جمع کن بیا واتپد
            ولی کوه کتاب تستو امتحان ترم نمیزاره بیام
Antworten

mahrbi

@mihoolee من هنوز منتظرتمممم
Antworten

mahrbi

@mihoolee کلا دیگ نیستی
Antworten

landlordluna

mihoolee

@landlordluna  چانین داره یا خدا
Antworten

mihoolee

@landlordluna اموزشام جواب میده خوشحال میشم
Antworten

landlordluna

@landlordluna پیر شدم اما موفق شدم
Antworten

Theaurrora

جیسونگ پسری ساده و معصوم بود، ولی پشت لبخند ملایمش یه راز تاریک پنهون بود. چیزی که مینهو خیلی دیر فهمید... و وقتی فهمید، وارد جهنمی شد که جیسونگ با دست های خودش ساخته بود.
          
          -"من اون فرشته‌ای نیستم که تو تو خیال‌هات ساختی، لی مینهو... من زهر می‌ریزم تو جامی که با لبخند بهت تعارف می‌کنم. دنیامون پر شده از درد و وسواس، جایی که تنها راه زندگی کنار من، قدم زدن تو سقوطه.
          حالا بگو، می‌تونی این شیطان رو دوست داشته باشی؟ یا اینکه این عشق لعنتی، آخرش ما رو نابود می‌کنه؟"
          
          اگه دنبال فیکشن مینسونگ هستی که با لطافت شروع می‌شه ولی آروم‌آروم کشیده می‌شی به دنیای تاریکی که از اعتماد، کنترل می‌سازه و از عشق، وسواس، پیشنهاد میدم موگه رو بخونی:)
          خوشحال میشم به جمع برف کوچولوهای من بپیوندی♡
          https://www.wattpad.com/story/397971590?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Theaurrora