min-_-nabi

بالاخره.. درمان داره جواب میده

Rojda13_88

@min-_-nabi ان شاء الله خوب میشی 
Reply

min-_-nabi

دلیل شیمی درمانی شدن :
          
          یه روز رندوم
          درحالی که داشتم تو ذهنم برای فیکشن های بعدیم سناریو می‌ساختم
          که دیدم به طرز وحشتناکی از بینیم خون میچکه
          بینیم رو تمیز کردم و چند ثانیه با دستمال کاغذی جلوش رو گرفته بودم و بهتر شد
          چند روز بعد وقتی مثل هر روز میخواستم دوش بگیرم
          متوجه شدم پشت رون ها و کمرم دونه های قرمز دارم
          نمیتونست آبله مرغون باشه نه..
          بعد از گفتن جمله‌ی "شاید به چیزی حساسیت دارم" و دوش گرفتن و گذشت چند روز و دیدن علائمی مثل :
          تب و لرز
          کاهش وزن بی دلیل
          کبودی
          و خونریزی مداوم از بینی
          رفتم دکتر
          کلی آزمایش دادم
          و سه روز بعد
          با پدرم تماس گرفتن جمله‌ی
           "دخترتون متاسفانه به سرطان خون مبتلاست"
          آخرین جمله‌ای بود که اون روز شنیدم
          بقیه‌ی صدا ها فقط به شکل ویز ویز زنبوری دور سرم میپیچیدن 
          از اون روز یک ماه میگذره
          من توی بدنم هیچ مویی ندارم
          و به جای اون کیسه‌ای به وسیله چند لوله که مستقیما توی قلبم رفتن بهم وصل شده
          و زنده‌ام؟!
          شاید.

Rojda13_88

@min-_-nabi بهتر میشی نگران نباش  میمونیم تاوقتی که بیای پس امید داشته باش 
Reply

SariBizh

چندین ساعته دارم فکر میکنم و امید دارم که بهتر میشی 
Reply

SariBizh

@min-_-nabi من بهت امید دارم تو دختر قوی هستی منتظر روزی که بهم بگی خوب شدی میمونم کلی آدم تو دنیا هست که مبتلا شدن و بازم زنده موندن و حالشون خوب شده باید قوی بمونی و ادامه بدی و یادت نره امید به خدا تو رو از کالبد جسمی و روحی در امان نگه میداره 
Reply