یچیزی بگم دور هم بخندیم
کمتر از نیم ساعت پیش یه سوتی خیلی افتضاح دادم
فردا امتحان دارم و با یسری از دوستای دانشگاهم ویس کال گرفته بودیم که نمونه سوال های ترم پیش رو حل کنیم شاید تکراری باشه
و منم اون بین خیلی شیک داشتم از سر و کول رلم بالا می رفتم و همش داشتم حرفای +۲۱ باهاش میزدم
و دو دقیقه بعد هندزفری گذاشتم گوشم و دیدم همش صدای خنده دخترای گروه میاد
و از اون ور یکی از رفیقام پیام داد که دادش بد ریدی میکروفون روشن بود
اره دیگه فقط اومدم بگم امشب خیلی شرفم رفت
@mohamadtaha0502
نه بابا فکر بد نکن ان شاء الله هیچی نمیشه
پخشم شد به رو خودت نیار
ولی اعتراف کنم از صبح پای سیستمم جونم دراومده بعد اومدم وات یه چرخی بزنم پیامتو دیدم اصلا خستگیم در رفت*خنده
@FATNA8001
فقط دارم دعا می کنم فردا تو دانشگاه پخش نشه
گروه ۸ یا ۹ نفره بودیم بین اینا باشه اوکیه
می ترسم صبح بلند بشم کل ورودی خبر داشته باشن
و تا ۵ سال دیگه که مدرک بگیرم سوژه دست بچه ها باشم
هایی کیوتی ببخشید مزاحمت شدم، اومدم یه فیک معرفی کنم شاید خوشت اومد و ریدرش شدی هوم؟ و اینکه خوشحال میشم پیج نویسنده رو هم فالو کنی پلیز
جونگکوک یه دختر کوچولو داره و در شُرُف طلاق گرفتن از زنشه، تو یه شب با یه نفر آشنا میشه که فکر میکنه میتونه باهاش خوشحال باشه ولی چی میشه اگه اون یه نفر دقیقا کسی باشه که ازش متنفره؟
https://www.wattpad.com/story/334967298