isa00ac

سلام عزیز، شرمنده بی اجازه وارد میشم..
          تهیونگ سفر کرده به گذشته، فقط برای نجات جون کسی که نباید بهش نزدیک شه…
          چون اون "کسی"، عموی ناتنیش یا به عبارتی جونگکوکه
          «باور کن، اگه می‌تونستم انتخاب کنم… هیچ‌وقت نمی‌خواستم تو عموی ناتنیم باشی.»
          فیکیه که نفستو بند میاره، و هیجان زدت میکنه..خوشحال میشم بهش سری بزنی و با یه ووت بهم امید بدی.
          https://www.wattpad.com/story/367344810?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=isa00ac

Adrinaaliyari

سلام بر شما دلبر زیبای من.....
          
          من یه فیکشن نوشتم با شرایط زیر:
          
          ◆ ژانر: اکشن، درام، فانتزی( روباه انسان‌نما)، دوقلو( ورژن تهیونگ.)
          
          ◆ وضعیت: پایان یافته
          
          ◆ اسم فیکشن: Fox | midnight  ( داخل پرفایلم هست دلبرم.)
          
          
          خوشحال میشم بخوانی و ازم حمایت کنی دلبرم( برام ووت و نظر بذاری، و اگر ارزش داشت، فالوم کنی دلبرم♡~•°)
          
          این حمایت، دوطرفه خواهد بود دلبر زیبای من♡~•°
          
          منتظر ووت و نظرات زیبات هستم دلبر♡~•°
          
          تا اخــر فیکشن همراهم باش دلبر♡☆~°